مسافر طبیعت

چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز؟

مسافر طبیعت

چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز؟

تکامل انسان - قسمت اول

Australopithecus_afarensis.jpg Australopticus afarensis picture by tarahomi


داروین یک کتاب کامل به نام  نسل انسان و انتخاب مرتبط با جنسیت[1] (1871)، را تا حد زیادی به تکامل انسان اختصاص داده است. این فکر که انسان اجداد مشترکی با میمون های انسان نما و سایر جانوران دارد، برای عصر ویکتوریا انزجار آور بود که با خشم قابل پیش بینی، پاسخ داده شد . 

از آنجا که در آن زمان واقعا هیچ مدرک سنگواره ای، انسان ها را با میمون های انسان نمای[2] موجود مرتبط نمی کرد، داروین مدعایش را عمدتا بر مبنای کالبد شناسی مقایسه ای بین انسان و میمون های انسان نما بنا می نمود. برای داروین شباهت های نزدیک بین انسان و میمون های انسان نما تنها بوسیله جد مشترک تفسیر می شد.

جستجوی سنگواره ها بخصوص برای "حلقه گمشده" ای که ارتباط بین انسان و میمون های انسان نما را فراهم نماید، از زمان بدست آمدن  دو اسکلت نئاندرتال[3] در سال 1880، شروع شد. سپس در سال 1891، اوجین دوبوآ[4] انسان مشهور جاوا (هومو ارکتوس[5]) را کشف کرد. اما جالب ترین کشفیات در آفریقا بود بخصوص  بین سال های 1967 و 1977 که دیرین انسان شناس آمریکایی دونالد. سی. یوهانسن[6] آن را "دهه طلایی" نامید. در طی همین دوره، مطالعات بیوشیمیایی مقایسه ای مشخص کرد که انسان و شامپانزه از نقطه نظر شباهت ژنتیکی همانند بسیاری از گونه های همزاد هستند. سلول شناسی مقایسه ای شواهدی فراهم آورد که کروموزوم های انسان و میمون های انسان نما همساخت هستند. ما دیگر بدنبال "حلقه گمشده" به منظور احراز جد مشترک بین انسان و میمون های انسان نما، نزدیک ترین خویشاوندان زنده امان، نیستیم.  

 

شکوفایی تکاملی نخستیان

انسان  جزء نخستیان[7] است، واقعیتی که حتی لینه پیش-تکاملیونی نیز تشخیص داده بود. تمام نخستیان در ویژگیهای مهم معینی اشتراک دارند:

 انگشتان گیرنده اشیاء بر روی تمامی چهار اندام حرکتی.

 ناخن های مسطح به جای چنگال ها.

 چشم های رو به  جلو با دید دو چشمی و توانایی درک عالی عمق میدان.

خلاصه ای که بدنبال می آید ارتباطات احتمالی گروه های عمده نخستی را برجسته خواهد نمود.

احتمالا اولین نخستی، جانوری کوچک و شب فعال با ظاهری مشابه حشره خواران درختی بوده است. این تبار نخستی اجدادی به دو تبار تفکیک می شد:

 یکی از این دو تبار که لمورها[8] و لوریس ها[9] را با بینی های مرطوب (استرپسیرینی[10])  بوجود می آورد و تبار دیگر تارسیرها[11]، میمون ها  و میمون های انسان نما را بوجود آورد. از نقطه نظر سنتی لمورها، لوریس ها و تارسیرها ، که امروزه بعنوان گروهی پارافیلیتیک[12] شناخته می شوند، پروسیمین[13] نامیده می شوند، و میمون های انسان نما و میمون ها، سیمین ها[14] یا آنتروپیدها[15] نامیده می شوند. پروسیمین ها و بسیاری از سیمین ها درخت زی (ساکن درخت) هستند که احتمالا سبک زندگی اجداد هر دو گروه می باشد. اندامهای حرکتی قابل انعطاف نقشی اساس برای فعالیت جانورانی که بر روی درختان حرکت می کنند، دارد. دست ها وپاهای گیرنده اشیاء در تقابل با پاهای چنگال دار سنجاب ها و سایر جوندگان، نخستیان را قادر به گرفتن شاخه ها، آویزان شدن از آنها، گرفتن و کار با دست بر روی غذا  و از همه مهمتر، استفاده از ابزار، می نماید. نخستیان اندام های حسی بسیار پیشرفته ای دارند بخصوص دید دوچشمی دقیق و هماهنگی مناسب ماهیچه های اندام های حرکتی و انگشتان برای کمک به زندگی فعال بر روی درختان هستند. البته، اندام های حسی مهمتر از مغزی که اطلاعات حسی را پردازش می کند، نیستند. زمان سنجی دقیق، قضاوت در مورد فواصل و هشیاری، به یک قشر بزرگ مغزی نیازمند است.

سنگواره های اولین سیمین ها در رسوبات ائوسن بالایی آفریقا ، تقریبا متعلق به 40 میلیون سال پیش،یافت شده اند. بسیاری از این نخستیان بیشتر روز فعال شده اند تا شب فعال، که این موضوع  بینایی را حس برتر خاص نمود، که اکنون با مشاهده رنگ ها ارتقاء یافته بود.

  سه کلاد اصلی سیمین قابل تشخیص می باشد:

1.       میمون های دنیای جدید آمریکای جنوبی و مرکزی[16] ، شامل میمون های فریادکش، میمون های عنکبوتی و تامارین ها[17].

2.       میمون های دنیای قدیم[18]، شامل بابون ها، بوزینه ها[19] و میمون های کولوبوس[20].

3.       میمون های انسان نما .

میمون های دنیای قدیم و میمون های انسان نما (شامل انسان) تاکسون های خواهری هستند و با همدیگر گروه خواهری میمون های دنیای جدید را شکل می دهند. علاوه بر جدایی جغرافیای، میمون های دنیای قدیم با نداشتن دم گیرنده، داشتن سوراخ های بینی نزدیک بهم، داشتن انگشتان شست گیرنده و قادر به خم شدن بر روی سایر انگشتان و دندان های متنوع تر، از میمون های دنیای جدید متمایز می باشند. میمون های انسان نما در داشتن مغزی بزرگتر، کتفی با موقعیت پشتی تر و فقدان دم، از میمون های دنیای قدیم متمایز می گردند. اکنون انسان ها، اورانگوتان ها، گوریل ها و شامپانزه ها متعلق به یک خانواده واحد، هومینیده[21]، تشخیص داده می شوند و در اینجا بعنوان همونیدها نشان داده می شوند. در اینجا تمامی گونه های همونید سنگواره شده که به لحاظ تبارشناختی به انسان های زنده نزدیک ترند تا شامپانزه ها، به عنوان انسان نامیده می شوند.

میمون های انسان نما ابتدا در سنگواره های 20 میلیون ساله ظاهر می شوند. در این زمان ساوان های درخت دار در آفریقا، اروپا و آمریکای شمالی در حال بوجود آمدن بودند. احتمالا این میمون های انسان نما با انگیزه یافتن بواسطه فراوانی بیشتر غذا بر روی زمین  درختان را ترک کرده و تا حد زیادی زمین زی شده اند.

 



[1] The Descent of Man and Selection in Relation to Sex

[2] Apes

[3] Neandertals

[4] Eugene Dubois

[5] Homo erectus

[6] Donald C.Johanson

[7] Primates

[8] Lemurs

[9] Lorise

[10] Strepsirhini

[11] Tarsiers

[12] Paraphyletic

[13] Prosimians

[14] Simians

[15] Anthropoids

[16] Ceboids

[17] Tamarins

[18] Cercopithecoids

[19] Mandrills

[20] Colobus

[21] Hominidae

نظرات 1 + ارسال نظر
مهاجر 20 اسفند 1387 ساعت 12:13 ب.ظ

خیلی جالبه ومنتظر قسمت های دیگر هستم.مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد