مسافر طبیعت

چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز؟

مسافر طبیعت

چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز؟

شناسایی سه شناور مظنون در قتل دلفین ها

مدیرکل محیط زیست هرمزگان گفت: سه شناور صیادی صنعتی که مظنون در قتل 79 دلفین در آبهای خلیج فارس هستند، شناسایی و در اختیار شعبه ویژه قضایی پیگیر در این امر قرار گرفته اند تا موضوع از طریق قضایی پیگیری و اقدامات لازم در خصوص آنان صورت گیرد.
مهرداد کتال محسنی در گفتگو با خبرنگار مهر در بندرعباس افزود: این سه شناور در محدوده آبهای خلیج فارس اقدام به صید صنعتی ماهی می کنند که برخی شواهد نیز نشان دهنده دخالت موثر آنها در مرگ این گونه هاست و با صید گسترده و به دام افتادن دلفین ها در تورهای ماهیگیری، آنها با وارد آوردن ضرباتی به سر و پوزه آنها دوباره دلفین ها را به آب بر می گردانده اند.وی اظهار داشت: این سه شناور ایرانی بوده و با بررسی های محیط زیست منطقه به دستگاه قضایی معرفی شده اند و پیگیری مراحل بعدی بر عهده دستگاه قضایی است.
محسنی خاطرنشان کرد: حداقل جریمه برای نابودی هرگونه، 40 میلیون ریال است که با توجه به زیان اساسی شناورهای صیادی به اکوسیستم منطقه، این میزان می تواند رقم بسیار بیشتری را نیز در بر گیرد.
لاشه 79 دلفین که سوم مهر ماه امسال به ساحل شرق جاسک آمده بودند در حالی یافت شد که شکستگی پوزه، سر و برخی علائم ظاهری و داخلی بدن نشانگر این موضوع بود که دلفین ها به دلایل صیادی و در اثر وارد شدن ضرباتی به آنها کشته شده و توسط جریان آب به ساحل انتقال داده شده بودند.
تاکید بر حضور ناظر ویژه در شناورهای صید صنعتی از مصوبات کمیته ملی بررسی علل مرگ دلفینها به ریاست رئیس سازمان محیط زیست کشور بود تا از وقوع چنین رخدادهای ناگواری در مرگ این جانداران ممانعت به عمل آید.
 منبع: مهر

نزول 14پله‌ای محیط‌زیست ایران در فهرست جهانی

شاخص جهانی عملکرد زیست‌محیطی سال 2008 که در مجمع جهانی اقتصاد منتشر شد، نشان می‌دهد که رتبه ایران در میان 149 کشور جهان در مقایسه با سال 2006 میلادی با 14 پله نزول به رتبه 67 رسیده است.
به گزارش ایسنا بر اساس گزارش شاخص عملکردی محیط‌زیست، ایران از میان 149 کشور جهان با نمره 9/76 در مقام 67 جهان قرار گرفته است.
EPI بر دو هدف اصلی حفاظت از محیط‌زیست از جمله کاهش فشارهای زیست‌محیطی بر سلامت انسان‌ها و ارتقای وضعیت زیست‌بوم‌ها و مدیریت صحیح منابع طبیعی تأکید دارد که این دو مؤلفه توسط 25 شاخص در 6 زمینه "سلامت محیط‌زیست"، "آلودگی هوا"، "کیفیت منابع آب"، "تنوع زیستی و زیستگاه"، "کیفیت منابع طبیعی مولد" و "تغییرات جوی" اندازه‌گیری می‌شود.
شاخص عملکرد زیست‌محیطی اهداف گسترده قابل دسترسی برای عملکرد محیط‌زیستی را نشان می‌دهد و ارزیابی می‌کند که هر یک از کشورهای جهان تا چه میزان به این اهداف نزدیک شده‌اند.
در این تقسیم‌بندی سوئیس با امتیاز 5/95 و پس از آن نیز به ترتیب سوئد و نروژ با 1/93 در مقام‌های اول تا سوم قرار دارند. کمترین امتیاز در این شاخص به ترتیب متعلق به نیجریه با 1/39، آنگولا با 5/39 و سیرالئون با 40 امتیازبوده است.
براساس این شاخص رتبه ایران در میان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا پس از قبرس، ارمنستان و تونس در مقام ششم است و پس از ایران نیز کشورهای اردن، مصر و ترکیه قرار دارند. در این شاخص ارتباط بین درآمد ناخالص ملی و شاخص EPI در زمینه‌هایی مانند آلودگی هوای داخل منازل، بهداشت عمومی، آب سالم، مرگ و میر کودکان، آلاینده‌های هوای شهر و میزان برداشت چوب معنی‌دار و مثبت است.
   
 همشهری آنلاین  

دو پای پنج انگشتی «توسی»، گونه‌ای جدید از ایران

به همت پژوهشگران ایرانی، گونه جدیدی از موش های دو پای پنج انگشتی برای نخستین بار در ایران کشف و به نام کشورمان ثبت شد.
دکتر جمشید درویش، عضو هیات علمی گروه زیست‌شناسی دانشگاه فردوسی مشهد با اعلام این مطلب به خبرنگار پژوهشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) افزود: این موش، موشی دو پاست که در شمال مشهد کشف شده و بر اساس مطالعات ریخت سنجی کاملا با موش‌های دو پای پنج انگشتی کوچک معرفی شده قبلی نظیر دو پای هاتسون، دو پای فرات و دو پای ویلیامزی از نظر رنگ، مشخصات جمجمه و صفات ظاهری متفاوت است.
دکتر درویش با بیان اینکه این جانور مباحثی در مورد گونه‌زایی در جنس دو پای پنج انگشتی مطرح می‌کند، تصریح کرد: مساله گونه زایی و پیدایش گونه‌های جدید در فلات ایران در حال پیگیری است و از دیدگاه فرگشت (تکامل) و گونه‌زایی در جنس دو پای پنج انگشتی مهم است.
عضو هیات علمی گروه زیست‌شناسی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: این موش، دو پای پنج انگشتی توسی Allactaga toussi () نام دارد که از جنس موش‌های دوپای Allactaga و از خانواده دوپاها  (Dipodidae)در راسته جونده‌سانان(Rodentia)  است.
وی خاطرنشان کرد: این موش گونه‌ای جدید از جنس دو پاهای پنج انگشتی از خانواده موش‌های دو پا و از راسته جونده‌سانان است و اهمیت آن در تحقیقات زیست‌شناسی و تنوع زیستی و مسائل پایه تحقیقات در رابطه با گونه‌هاست.
این جانورشناس افزود: اصولا گونه‌ها ساختار جمعیتی دارند بدین معنا که از نظر مکانی در یک منطقه جغرافیایی منتشرند (توزیع جغرافیایی) و از نظر زمانی نیز دارای یک عمر وتاریخچه‌اند بدین معنا که در یک زمان در کره زمین پیدا شده‌اند و پیدایش هر گونه از گونه اجدادی است. این موش دو پا که در منطقه توس خراسان کشف شده است، یکی از گونه‌های جدیدی است که در جریان تقسیم جغرافیایی موش‌های دو پا در فلات قاره ایران به وجود آمده و علت پیدایش این جانور نیز مسائل توپوگرافی است.
وی خاطرنشان کرد: گونه زایی مساله جهش نیست بلکه مساله پیدایش مستقیم بیوسیستماتیکی جدید در نتیجه همکاری طبیعت و گونه‌های موجود است.
دکتر درویش در پایان به ایسنا گفت: تمامی گونه‌های جدید در حال تغییر و همه طبیعت نیز در حال تغییر است بنابراین گونه‌زایی یک روند برگشتی یا تکاملی است که نهایتا به پیدایش یک گونه جدید ختم می‌شود که این گونه جدید یک واحد تاکسونومیک جدید است که به جهان معرفی می‌شود.
ایسنا

دریاچه ارومیه در کما

دریاچه ارومیه به عنوان یکی از بزرگ ترین و زیباترین دریاچه های نمکی جهان در حالت کما به سر می برد به طوری که مدیرکل حفاظت از محیط زیست آذربایجان غربی با بحرانی توصیف کردن این دریاچه بزرگ شمال غربی کشور می گوید: خارج شدن این دریاچه از وضعیت بحرانی عزم ملی را می طلبد.
ظهور لکه های سفید در بستر نیلگون دریاچه ارومیه نشان از انباشت بلورها و تشکیل توده های بزرگی از نمک در بستر این دریاچه دارد.
مشاهده چنین مناظری در حواشی و بسترهای کم عمق دریاچه در عین غم انگیز بودن علایم یک فاجعه زیست محیطی است که بزرگ ترین پهنه آبی فلات ایران را تهدید می کند.
کارشناسان محیط زیست از هفت سال پیش وضعیت دریاچه ارومیه را بحرانی اعلام کرده اند و معتقدند در صورتی که اقدامات لازم برای احیای این دریاچه انجام نشود، دریاچه ارومیه خواهد مرد.
همچنین بر اثر پس روی آب دریاچه، افزون بر ١٥٠ هزار هکتار از بستر دریاچه به نمک زار تبدیل شده و ادامه حیات آرتمیا تنها موجود زنده این دریاچه را نیز با بحران روبه رو کرده است.
کاهش تدریجی و بدون بازگشت آب این دریاچه نه تنها دوستداران محیط زیست را نگران کرده بلکه ادامه حیات این دریاچه نمکی را با تردید مواجه کرده است.
کارشناسان محیط زیست کاهش نزولات آسمانی و افزایش تعداد سدهای مخزنی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه را عامل کاهش سطح آب این دریاچه عنوان می کنند و اظهار می دارند: اگر حق آبه معمول سال های قبل وارد دریاچه نشود مرگ دریاچه حتمی است.
مدیرکل حفاظت از محیط زیست آذربایجان غربی نیز با اعلام این که دریاچه ارومیه در کما به سر می برد تاکید کرد: بهبود این وضع عزم ملی و همت منطقه ای را می طلبد.
کیومرث کلانتری در گفت وگو با خبرنگار خراسان با اعلام این که حوضه آبی دریاچه ارومیه ٥١ هزار و ٧٨٦ کیلومتر می باشد، افزود: از این مجموع ٥١ درصد حوضه آبی در استان آذربایجان غربی و ٤٩ درصد آن در استان های آذربایجان شرقی و کردستان می باشد.
وی از آینده پارک ملی دریاچه ارومیه اظهار نگرانی کرد و گفت: استان های هم جوار در عمل کاری برای حفظ پارک ملی دریاچه ارومیه انجام نداده اند.
وی تاکید کرد: سال گذشته با افزایش پنجاه و یک درصدی بارندگی آب دریاچه ١٨ سانتی متر پایین آمده بود.
کلانتری با اشاره به این که امسال متوسط بارندگی ٢٥ درصد کاهش داشته است، اظهار داشت: با وضعیت نامطلوب بارندگی، در طول ٤ ماهه اخیر هیچ تغییر و تحولی در آب دریاچه ارومیه به وجود نیامده است.
وی اذعان داشت: باید براساس تراز اکولوژیک آب پارک ملی دریاچه ارومیه برای آن حق آبه تعیین کنند.
کلانتری با اعلام این که آذربایجان غربی از هیچ عملی برای حفاظت از این اکوسیستم ملی دریغ نکرده است، گفت: رهاسازی آب های مازاد پشت سدهای شهرچایی، حسنلو، مهاباد و سد شهید کاظمی از جمله این اقدامات می باشد.
وی در پایان از اجرای طرح ساماندهی پسماندها در رودخانه های استان خبر داد و گفت: این طرح با حدود ٤ میلیارد ریال از ٦ ماه قبل بر روی رودخانه های زرینه و سیمینه رود طراحی شده که هم اکنون نیز از ٢٥ درصد پیشرفت فیزیکی برخوردار می باشد.
مدیرکل حفاظت از محیط زیست آذربایجان غربی عنوان کرد: اجرای طرح ساماندهی پسماندها بر روی رودخانه های شهرچایی و مهاباد از برنامه های بعدی این سازمان می باشد. خبرنگار ما در ادامه گزارش می افزاید: آب موجود در دریاچه ارومیه حدود ٣٠ میلیارد مترمکعب تخمین زده می شود که نزدیک به یک سوم آن را نمک تشکیل می دهد.
با این حساب دریاچه ارومیه دارای ١٠ میلیارد مترمکعب نمک طعام با کیفیت بسیار عالی و سرشار از ید می باشد که از مهم ترین موارد مورد نیاز در صنایع غذایی، شیمیایی، پتروشیمی و مواد شوینده و ضدعفونی کننده است.
دریاچه ارومیه با پنج هزار کیلومتر مربع وسعت در میان دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی واقع شده که حدود ١٣٥ کیلومتر طول و ٥٥ کیلومتر عرض دارد.
پارک ملی دریاچه ارومیه با ٣٠ تالاب اقماری آب شور و شیرین بزرگ ترین زیستگاه حیات وحش خاورمیانه است که سالانه صدها هزار پرنده بومی و مهاجر در آن ها لانه سازی و زادآوری می کنند.

منبع: روزنامه خراسان

فک خزر (Caspian seal)

   Рисунок общего вида
جمعیت فک خزر (phoca caspia) در سال‌های اخیر به طور قابل توجهی کاهش یافته است. البته عوامل متعددی در این روند نگران‌کننده تاثیر داشته‌اند.
نوعی ویروس تعداد زیادی از فک‌ها را از بین برده است. هر چند که رابطه مستقیمی بین این ویروس و آلودگی محیط‌زیست پیدا نشده، ممکن است تصور شود که غلظت بالای «ددت» و میزان فلزات سنگین اندازه‌گیری شده در فوک‌ها باعث تضعیف مقاومت طبیعی این حیوانات شده باشد.از سوی دیگر، کیلکا منبع اصلی تغذیه فوک‌ها به دلیل حضور شانه‌دار کاهش یافته و باعث وخیم‌تر شدن وضع ناگوار آنها شده است.عبور و مرور کشتی‌ها، صید غیرمجاز به بهانه تحقیقات علمی، نوسانات سطح دریا و تغییرات اقلیمی نیز در سقوط جمعیت فوک‌ها و تهدید بقای آنها دخیل هستند. در سال‌های اخیر، مشاهده شده که احتمالا به علت تغییرات آب و هایی در جهان و افزایش اما در زمستان، پوشش یخ در مکان‌های سنتی تولید مثل فوک‌ها در آب‌های کم‌عمق خزر شمالی نازک‌تر شده و برای آنها محدودیت ایجاد کرده است.مطالعات اخیر برنامه محیط‌زیست دریای خزر نشان می‌دهد که تعداد تخمین فوک‌های زنده به کمتر از110 هزار می‌رسد. کاهش بیشتر ضخامت پوشش یخ می‌تواند یکی از تهدیدهای اصلی
پیش‌روی فوک خزر در آینده باشد.
 منبع: همشهری آنلاین

سنجابک درختی

Dryomys nitedula

Dryomys nitedula

بررسی وضعیت تالابهای ایران

 

7تالاب درلیست قرمز،2تالاب دروضعیت بحران، احیای3تالاب ومعرفی 2تالاب جدید

 در حالیکه ارزش اکولوژیک تالابها 10 برابر جنگلها و200 برابر زمینهای زراعی است، در آستانه روز جهانی تالابها (2 فوریه/13بهمن) مسؤولان هشدار دادند: علی‌رغم این که 7 سایت تالابی بین‌المللی از 22 سایت تالابی ثبت شده کشور در کنوانسیون رامسر در معرض تهدید و تغییرات شدید اکولوژیکی قرار دارند و نام آنها در فهرست «مونترو» رامسر قرار گرفته است، دست‌کم 2 تالاب دیگر ایران نیز در وضعیت بحرانی قرار گرفته‌اند. اما خبر خوش این که 3 تالاب ایران با توجه به احیای صورت گرفته بزودی از فهرست قرمز خارج شده و 2 تالاب جدید نیز به فهرست تالابهای ایران در کنوانسیون رامسر افزوده می‌شود.

 

تالابهای 31 کشور در فهرست قرمز

ایران به عنوان بنیانگذار کنوانسیون رامسر از لحاظ تعداد تالابهای ثبت‌شده در این کنوانسیون از میان 158 کشور جهان در مقام 19 است که در این فهرست بیشترین تالابهای ثبت‌شده به ترتیب متعلق به انگلیس، مکزیک و استرالیا است.

همچنین تالابهای 31 کشور در فهرست مونترو کنوانسیون رامسر (فهرست قرمز) قرار گرفته‌اند که به ترتیب ایران و یونان با 7 تالاب و پس از آنها جمهوری چک با 4 تالاب، بیشترین مونترو تالابها را دارند. همچنین نام 25 تالاب در 17 کشور جهان نیز به دلیل بهبود شرایط اکولوژیکی تالابهایشان از این فهرست خارج شده است.

 

شناسایی بیش از 84 تالاب در ایران با اهمیت بین‌المللی

بر اساس برآورد مرکز نظارت و پایش محیط زیست جهانی وسعت تالابهای جهان 570 میلیون هکتار است که تقریبا 6 درصد مساحت کره زمین را تشکیل می‌دهند. طبق تقسیم‌بندی کنوانسیون رامسر 42 تیپ تالاب در سه دسته اصلی «تالاب‌های ساحلی ـ دریایی»، «تالاب‌های داخل خشکی» و «تالاب‌های مصنوعی» در جهان وجود دارد و در ایران بیش از 84 تالاب با اهمیت بین‌المللی شناسایی شده است که از بین آنها تا کنون 33 تالاب در قالب 22 عنوان با مساحت یک میلیون و 481 هزار و 147 هکتار در کنوانسیون رامسر ثبت شده‌اند.

این در حالیست که به گفته کارشناسان تغییرات کاربری اراضی تالابی، عدم رعایت حق‌آبه طبیعی محیط‌های طبیعی از سوی مجریان مختلف طرح‌های آبی، عدم ملاحظات زیست محیطی در پروژه عمرانی ورود آلاینده‌های مختلف بیولوژیکی، شیمیایی و فیزیکی به محیط‌های تالابی، شکار و صید غیرمجاز، بی‌رویه و قاچاق، خشکسالی‌های پی در پی که قطعا بخشی از آن به دلایل تغییرات اقلیم در سطح جهانی تاثیر می‌گذارد و بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آبی زیرزمینی در اطراف تالابها و نجات تالاب‌هایی مانند ارومیه نیازمند عزمی جدی در تمامی بخش‌هاست.

 

پیوستن دو تالاب ایران به کنوانسیون رامسر؛ بزودی

2 تالاب «چغاخور» در چهارمحال و بختیاری و «زریوار» در کردستان بزودی به فهرست کنوانسیون رامسر ملحق می‌شود.

تالابها از مهمترین محیط‌های مولد حیات و تنوع‌زیستی در جهان هستند، آنها گهواره‌های تنوع‌زیستی دنیا بوده و با فراهم کردن آب و قابلیت زادآوری اولیه نقش مهمی در بقای گونه‌های بی‌شماری از گیاهان و جانوران وابسته به خود ایفا می‌کنند، به شکلی که تنوع گونه‌ای از پرندگان، پستانداران، خزندگان، دوزیستان، ماهیان و بی‌مهرگان، وابسته به تالابها بوده بنابراین تالابها ذخیره‌گاه‌های مواد ژنتیکی گیاهی و جانوری محسوب می‌شوند.

 

ضرورت اقدامات فوری برای نجات تالابها

وضعیت در تالابهای ساحلی شمالی و جنوبی چندان مطلوب نبوده و تعادل‌های اکولوژیک آنها نیز در حالت شکننده و ناپایداری قرار گرفته است که ضرورت اقدامات فوری و اساسی را می‌طلبد.

مهمترین مشکلات تالاب‌های کشور کاهش حجم آب در اثر عوامل طبیعی و انسانی، ورود آلاینده‌ها و کود و سم به تالاب‌ها و عدم رعایت حریم زیست‌محیطی و اکولوژیکی تالاب‌ها است، در عین حال تغییرات کاربری اراضی تالابی، عدم رعایت حق‌آبه طبیعی محیط‌های طبیعی از سوی مجریان مختلف طرح‌های آبی، عدم ملاحظات زیست محیطی در پروژه عمرانی ورود آلاینده‌های مختلف بیولوژیکی، شیمیایی و فیزیکی به محیط‌های تالابی، شکار و صید غیرمجاز، بی‌رویه و قاچاق، خشکسالی‌های پی در پی که قطعا بخشی از آن به دلایل تغییرات اقلیمی در سطح جهانی تاثیر می‌گذارد و بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آبی زیرزمینی در اطراف تالابها از دیگر علل تخریب تالابهای کشور هستند.

 

7 تالاب بین‌المللی ثبت شده کشور در کنوانسیون رامسر، در معرض تهدید شدید اکولوژیکی

7 تالاب بین‌المللی ثبت‌شده کشورمان در کنوانسیون رامسر در معرض تهدید و تغییرات شدید اکولوژیکی قرار دارند و نام آنها در فهرست «مونترو» رامسر قرار گرفته است، افزود: از 22 تالاب ثبت شده ایران در کنوانسیون رامسر، تالاب‌های «شورگل، یادگارلو و درگه سنگی»، « مجموعه تالاب انزلی» ، «آلاگل، آلماگل و آجی‌گل»،«شادگان، خورالامیه و خورموسی»، «نیریز و کمیجان»، «انتهای جنوبی هامون پوزک» و «هامون صابری و هامون هیرمند»، 7 تالابی هستند که در معرض تغییرات اکولوژیکی بوده و به همین دلیل در فهرست «مونترو» رامسر قرار گرفته‌اند.

 

دست‌اندازی به تالابها و سایر عوامل تهدید

بدین ترتیب تالاب‌های «شورگل، یادگارلو و درگه سنگی» به وسعت 2500 هکتار در سال 1990 به دلیل احداث سازه‌های آبی و سد حسنلو (سد شورگل) که موجب شده این تالاب از آب شور به آب شیرین تبدیل شود و ایجاد زهکش سد حسنلو که باعث خشک شدن تالاب‌های «یادگارلو و درگه سنگی» شده است، همچنین برداشت بی‌رویه از آبهای زیرزمینی و راندمان پایین آبیاری کشاورزی، «مجموعه تالاب انزلی» به وسعت 15 هزار هکتار در سال 1993 به دلیل رسوبات ناشی از تخریب جنگل و مراتع بالادست که موجب کاهش عمق تالاب از 6 به 2متر طی 30 سال گذشته شده است، ورود پسابهای شهری و صنعتی و کشاورزی و ورود گونه غیربومی آزولا از سوی وزارت جهاد کشاورزی، تالابهای «شادگان، خورالامیه و خورموسی» به وسعت 400 هزار هکتار در سال 1993 به دلیل آلودگی‌های نفتی و زهکش‌های بسیار شور صنایع کشت و صنعت نیشکر جنوب، «نیریز و کمیجان» به وسعت 108 هزار هکتار در سال 1990 به دلیل خشک شدن تالاب و کمبود آب و بهره‌برداری از منابع آبی برای کشاورزی و تالابهای «انتهای جنوبی هامون پوزک» به وسعت 10 هزار هکتار و «هامون صابری و هامون هیرمند» به وسعت 50 هزار هر دو در سال 1990 به دلیل ایجاد سازه‌های آبی در افغانستان، تخصیص آب برای مقاصد شرب و کشاورزی از سوی ایران و افغانستان و ورود ماهی غیربومی «آمور» از سوی شیلات که نسل نی‌های منطقه را از بین برده است در فهرست قرمز کنوانسیون رامسر قرار گرفته‌اند.

تالابهای «آلاگل، آلماگل و آجی‌گل» به وسعت 1400 هکتار از سال 1993 به دلیل خشکسالی و نرسیدن سیلاب‌های «اترک» به دلیل بهره‌برداری از سرشاخه‌های آن طی سال‌های گذشته در لیست «مونترو» قرار گرفته بودند، با توجه به احیای این مجموعه تالابی توسط وزارت نیرو و تامین حق آبه اکولوژیک آنها، سازمان حفاظت محیط زیست در حال تهیه گزارشات لازم در خصوص آنها و ارائه اطلاعات لازم به سایت کنوانسیوان رامسر است تا این تالاب‌ها از فهرست تالاب‌های قرمز این کنوانسیون خارج شوند.

متاسفانه مصارف بی‌رویه کشاورزی و استفاده صنعتی بین راه، احداث سدهای بالادست و عدم تامین حق‌آبه موجب تخریب شدید اکوسیستم تالاب گاوخونی شده است.

 تالاب ارومیه نیز به دلیل کاهش 5 متری سطح آب آن، برداشت آب از حوزه‌های بالادست، احداث‌ چاه‌های مجاز و غیرمجاز، پایین بودن راندمان آب کشاورزی و احداث سازه‌های سد و بندی بر روی منابع ورودی به آن در وضعیت خطرناکی قرار گرفته است که برای حل مشکل آن با مشارکت برنامه عمران ملل متحد (UNDP) و مشارکت سایر وزارتخانه‌های درگیر، مطالعات دریاچه ارومیه انجام می‌شود.

در خصوص «تالاب هامون» مذاکرات سه جانبه‌ای با حضور نمایندگان برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) و طرف افغان انجام شده که دور سوم این مذاکرات بزودی در ژنو انجام خواهد شد. از سوی دیگر در سال گذشته حجم آب خوبی وارد هامون شده است. همچنین با توجه به بارش‌های اخیر و آب شدن برف از ارتفاعات هندوکش، حجم آب مناسبی امسال وارد هامون شود.

 

برنامه‌ای برای احیای تالاب شادگان با کمک جوامع محلی

در خصوص مشکل تالاب «شادگان» به صنایع توسعه نیشکر هشدار داده شده که تنها تا پایان سال فرصت دارند تا کانال انتقال زه‌آب‌های خود را به خلیج‌فارس احداث کنند و پس از آن به شدت با آنها برخورد می‌شود. از سوی دیگر برنامه‌هایی نیز برای بهره‌برداری پایدار و احیای تالاب شادگان با کمک جوامع محلی در دست انجام است.

 

تولید و ذخیره‌سازی آب، حفظ و توسعه تنوع‌زیستی گیاهی و جانوری و مهار سیل و فرسایش مهمترین ارزش‌های اکولوژیک و اقتصادی تالابها

تالاب به مکانی اطلاق می‌شود که آب عامل اصلی برای محیط زیست گیاهی و جانوری آن باشد، کلیه محیط‌های رودخانه‌ای‌، دریاچه‌ها، کرانه‌های ساحلی، جنگل‌های حرا، لجن‌زارها، تپه‌های مرجانی و محدوده‌هایی از سواحل دریاها و دریاچه‌ها که عمق آنها در پایین‌ترین حد جزر بیش از 6 متر نباشد، در زمره تالابهای طبیعی قرار می‌گیرد. همچنین محیط‌های آبی ساخته بشر نیز نظیر حوضچه‌های پرورش ماهی و دیگر سدها، کانال‌های آب و غیره نیز در زمره تالابها قرار می‌گیرند.

تولید و ذخیره‌سازی آب، حفظ و توسعه تنوع‌زیستی گیاهی و جانوری مهار سیل و فرسایش، پالایش آب، کانون‌های گردشگری، تثبیت آب و هوای محلی بویژه تعدیل درجه حرارت، تامین غذا و تولید فراورده‌های شیلاتی و پرندگان (بطوریکه بیش از دو سوم از برداشت محصول ماهی جهان به سلامت مناطق تالابی بستگی دارد) و ... از ارزش‌های اکولوژیک و اقتصادی تالابها به حساب می‌آید.

 

شناسایی 84 تالاب و ثبت 33 تالاب در سایت کنوانسیون رامسر

از این تعداد 33 تالاب در قالب 22 عنوان با مساحت یک میلیون و 481 هزار هکتار در فهرست کنوانسیون رامسر ثبت شده است. مرجع این کنوانسیون سازمان ملل متحد است که بر اساس یکی از بندهای آن ایران مکلف شده هرگونه بهره برداری از تالاب‌ها را به گونه‌ای انجام دهد که موجب افزایش کارکردهای اکولوژیکی آن گردد نه کاهش.

بر اساس این کنوانسیون مراجع زیربط می‌توانند نسبت به جریمه و حذف حمایت‌ها از ایران،‌ حذف پروژه‌های تحقیقاتی و جریمه ایران اقدام کنند.

 کنوانسیون رامسر یا کنوانسیون تالاب‌ها پیمانی بین‌الدولی است که در دوم ماه فوریه 1971 /13 بهمن ماه 1349 در رامسر به امضاء رسید. این کنوانسیون اولین پیمان بین الدولی جهانی است که نگاهی تازه به حفاظت و بهره‌برداری پایدار از منابع طبیعی داشته، ولی با این وجود در مقایسه با پیمان‌های مشابه بعدی مقرراتی کلی و ساده دارد و بر حفاظت و بهره‌برداری معقول از تالاب‌ها به خصوص در جهت فراهم ساختن زیستگاهی برای پرندگان آبزی تاکید می‌کند، با این وجود طی گذشت سال‌ها گستره دید خود را چنان افزایش داده که تمام ابعاد حفاظت و بهره‌برداری معقول از تالاب‌ها را در بر می‌گیرد و تالاب‌ها را در زمره اکوسیستم‌هایی می‌داند که در حفاظت از تنوع‌زیستی و رفاه جامعه بشری اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد.

کنوانسیون رامسر در سال 1975 جنبه قانونی یافت و هم اکنون 157 کشور عضو رسمی دارد و یکهزار و 708 تالاب با اهمیت بین‌المللی با مجموع مساحت 152 میلیون و 994 هزار و 523 هکتار را در سطح جهان به ثبت رسانده است.

 

منبع:ایسنا

'خندیدن' فقط منحصر به انسان نیست

یک مطالعه تازه حاکی از آن است که ریشه خندیدن احتمالا از یک موجود ما قبل تاریخ که جد مشترک انسان و میمون های امروزی بود نشات می گیرد. دانشمندان دریافتند که اورانگوتان ها دارای یک نوع حس درک شرایط دیگران و در آوردن ادا هستند که اساس حس خنده را تشکیل می دهد.
حالات چهره، مثل دهان گشوده و دندان های پیدا، که شبیه به حالت خنده است، توسط اورانگوتان ها تکرار می شود.نشریه "نامه های زیست شناسی" (Biology Letters) گزارش می دهد که سرعت تقلید این حالات نشان می دهد که غیرداوطلبانه انجام می شود. به عبارت دیگر، "خندیدن" مسری است.
دکتر مارینا داویلا راس از دانشگاه پورتسموث و پروفسور الک زیمرمن در دانشگاه دامپزشکی هانوور در آلمان، رفتار 25 اورانگوتان دو تا 12 ساله را هنگام بازی در چهار مرکز پستانداران عالی در اطراف جهان مطالعه کردند. زمانی که یکی از اورانگوتان ها دهان خود را به گشادی باز می کرد، همبازی او نیز اغلب همان کار را کمتر از نیم ثانیه بعد تکرار می کرد. کتر داویلا راس گفت: "در انسان ها، رفتار تقلیدآمیز می تواند داوطلبانه یا غیرداوطلبانه باشد. تا زمان کشف ما هیچ شاهدی وجود نداشت که حیوانات هم واکنش مشابهی دارند."
"آنچه روشن است اینکه عناصر اصلی مسری بودن عواطف مثبت و همفکری که به تقلید غیرداوطلبانه سریع حالات چهره ارتباط دارد، پیش از انسان تکامل یافت."
وی افزود که این یافته ها نور تازه ای بر حس هفکری یا همان درک حالات دیگران و اهمیت آن برای حیواناتی مثل اورانگوتان ها که به طور گروهی زندگی می کنند می تابد.

منبع: بی بی سی

کشف جالب درباره موجودات تک‌همسر

مطالعه جدیدی در مورد اندازه مغز طیف وسیعی از پرندگان و پستانداران فاش کرده است که گونه‌هایی که به نسبت جثه‌شان، بزرگترین مغزها را دارند، دقیقا همان گونه‌هایی هستند که فقط با یک همسر زندگی می‌کنند. آن دسته از حیوانات که در گله‌ها یا دسته‌های بزرگ بطور جمعی زندگی می‌کنند و از لحاظ جفت‌گیری محدودیتی ندارند، کوچکترین مغزها را دارند.

این مطالعه ثابت می‌کند که زندگی با یک شریک، پرچالش بوده و قدرت مغزی بسیاری می‌طلبد. پرندگان تک همسر، در دو گروه کاملا جداگانه قرار می‌گیرند.

یک گروه، از جمله بسیاری از پرندگان باغی مانند سینه‌سرخ‌ها و چرخ‌ریسک ها، هر فصل زادآوری، یک جفت تازه انتخاب می‌کنند.

اما گروه دوم که بسیاری از دیگر پرندگان، از جمله بسیاری از پرندگان شکارچی، مانند جغدها و برخی از پرندگان از خانواده کلاغ‌ها در آن جای دارند، تمام عمر با یک همسر زندگی می‌کنند.

گروه دوم بزرگترین مغزها را دارند و اندازه مغز آنها به مراتب بزرگتر از مغز پرندگانی است که در هر فصل زادآوری یک جفت تازه برمی‌گزینند و این امر حتی با در نظر گرفتن تفاوت در شیوه زندگی، غذا و اندازه جثه این پرندگان، صادق است.

در میان پستانداران تک همسری بسیار نادر تر است (تنها پنج درصد پستانداران تک همسر هستند) اما در این گروه نیز آنهایی که یک جفت برمی‌گزینند، مانند بسیاری از خانواده سگ‌ها مانند گرگها و شغالها یا برخی از خانواده گوزنها، در مقایسه با جانورانی مانند آهوی سرخ و غزال‌ها که در گروه‌های اجتماعی بزرگتر و بدون محدودیت جفتگیری می‌کنند، مغز بزرگتری دارند.

زیست شناسان می‌گویند یکی از دلایل مهم بودن بزرگی مغز آنست که در جریان تکامل، رشد یافتن و حفاظت از مغز، برای یک موجود بسیار گران تمام می‌شود. تحقیق انجام شده نشان می‌دهد که ادامه روابط دوجانبه به مراتب دشوارتر و پرچالش تر از زندگی در یک گله و دسته نامشخص است.

شاید کسی چنین استدلال کند که تک همسری در سراسر عمر خطرات زیادی به همراه دارد. از جمله این که در ابتدای زندگی مشترک، انتخاب نامطلوب در انتخاب همسر، مثلا جفتی که نازا باشد، پدر یا مادر تنبلی از کار درآید و یا گرایش به خیانت داشته باشد، می‌تواند کمک فرد به مجموعه ژن‌های این گونه جانوری را به مخاطره اندازد.

بنابراین، از لحاظ زیست شناسی صرف، درک این موضوع چندان دشوار نیست که اگر موجودی مغز بزرگتری دارد، منطقی است که این مغز تواناتر بتواند آن را قادر سازد که اگر نشانه‌های منفی از آینده جفت خود دید، آنها را تشخیص دهد. و این منطقی است که با پیش‌بینی این مسائل، از انبوهی مشکلات آینده پیشگیری کند و در مسیر پیشبرد فرآیند تکامل، عملکرد بهتری ارایه نماید.

اما تک همسری، جنبه بسیار مهم دیگری نیز دارد. یک مرغ آوازخوان معمولی در یک باغ را مجسم کنید. انتخاب جفت به پایان رسیده، مرغ ماده روی تخم‌هایش نشسته است و اکنون قسمت سخت زندگی فرامی‌رسد:

وظیفه بلندمدت نشستن در لانه روی تخم‌ها برای گرم نگاه داشتن آنها و سپس دادن غذا به جوجه‌ها. در این شرایط، اگر مادر یا پدر جوجه‌ها اوقاتش را در محلی شبیه به پاتوق تفریحی انسانها بگذراند، جفت او در شرایطی قرار می‌گیرد که یا باید از روی جوجه‌ها برود و آنها را در مقابل سرما رها کند تا به دنبال غذا برود و یا در لانه روی تخم‌ها بماند و از گرسنگی بمیرد. برای پرنده کوچکی که برای زنده ماندن باید هر روز هم‌وزن خود غذا بخورد، پیدا کردن غذا کار ساده‌ای نیست.

خلاصه مطلب آنکه، جفت یک موجود باید به اندازه کافی باهوش و زرنگ باشد که بداند نیازهای طرف چیست و چه زمانی باید برای برعهده گرفتن وظایف خود در کار لانه‌گذاری در آشیانه باشد. به راستی چه چیزی باعث می‌شود روابط تک همسری تا این حد به قدرت شناختی نیاز داشته باشد؟

شاید علت آنست که تک همسران در رابطه دوجانبه، باید با یک قدرت شناختی زیاد، دیدگاههای جفت یا همسر خود را بشناسند و آن‌ها را در مغز خود جای دهند و پردازش کنند که این کار به مغز بزرگتری نیاز دارد.

 

ایرنا

مرگ یک دوره زمین شناسی با دستان ویرانگر انسان

سازمان زمین شناسان انگلیس در گزارشی اعلام کرد که انسان به دلیل دخالتهایی که در طبیعت داشته موجب شده است که عصر زمین شناسی "هولوسن" (Holocene) تغییر کند و عصر جدیدی آغاز شود. 

با ایجاد این تغییرات یک عصر زمین شناسی کشته شد. به طوری که دانشمندان سازمان زمین شناسان انگلیسی در مقاله ای که در مجله علمی انجمن زمین شناسی آمریکا (Gsa Today) منتشر کرده اند، رسما پیشنهاد دادند که عصر "هولوسن" پایان یافته است و جای آن را عصر جدیدی که می تواند عنوان "آنتروپوسن" (Anthropocene) داشته باشد، گرفته است.  در حقیقت Anthropocene می تواند به معنی "عصر زمین شناسی انسان" باشد.

این دانشمندان در این مقاله نوشته اند: "از آغاز انقلاب صنعتی، زمین تغییرات زیادی را از جنبه های خاک و بیولوژی پشت سر گذاشته است. حتی اگر هنوز در فاز آغازین این تغییرات باشیم، آنقدر این دگرگونیها قابل ملاحظه هستند که عنوان تازه ای برای یک دوره جدید زمین شناسی برگزینیم. تاریخ زمین شناسی سیاره ما با تغییر در ترکیبات رسوبی طلسم شده است. برای مثال عبور از دوره "پلیستوسن"(Pleistocene) به "هولوسن" در حدود 10 هزار سال قبل، با پایان عصر یخبندان اتفاق افتاد. نتیجه این عبور از یک دوره به دوره دیگر، تغییر گیاهان و ترکیبات خاک بود."

سالها است که انسان تبدیل به "مامور ژئولوژیکی" کره زمین شده است و دیگر به راحتی فعالیتهای صنعتی سطح زمین را دستخوش تغییر می کند. پیشنهاد نامگذاری عصر جدید زمین شناسی می تواند بر مباحثاتی که از سالها قبل در خصوص این تغییرات انجام می شود، مهر تائید بزند و به همین دلیل از ارزش زیادی برخوردار است.

در این مقاله، زمین شناسان انگلیسی تاثیر فعالیت انسان را بر چهار پدیده زمین شناسی مورد بررسی قرار داده اند که عبارتند از :

1- خاک – انسان با کشاورزی، ساخت و ساز و به خصوص تغییر مسیر رودخانه ها موجب افزایش غم انگیز فرسایش و شستشوی قاره ها شده است.

2- سیکل کربنی – سطوح دی اکسید کربن از عصر پیش از صنعتی شدگی سه برابر شده است. پیامدهای این پدیده، افزایش دما و بازگشت به تغییرات دیگر زمین شناسی است که در گذشته اتفاق افتاده است. برای مثال بین دو دوره "پالئوسن"(Paleocene) و "ائوسن"(Eocene)  در 56 میلیون سال قبل افزایش دما به اندازه عصر حاضر بود.

3- تغییرات بیولوژیکی – افزایش انقراض که به اندازه دوره ای است که در آن دایناسورها و بسیاری دیگر از جانواران منقرض شده اند، مهاجرت گونه های جانوری از خاستگاه اصلی و جایگزینی گیاهان زیر کشت با گیاهان خودروی طبیعی که منجر به نابودی بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری شده است، از تبعات این تغییرات است.

4- اقیانوس – با دخالت انسان دو تغییر اصلی در اقیانوسها ایجاد شده که اولی در سطح آبها است. در حقیقت سطح آب به طور کنترل نشده ای در حال افزایش است و دومین تغییر اقیانوسی در این عصر، پدیده اسیدی شدن است.

هرچند تاکنون مباحثات زیادی در خصوص احتمال مهاجرت انسان به سیارات دیگر انجام شده است ولی باید پذیرفت که در حال حاضر زمین تنها نقطه ای از گیتی است که می تواند محل زندگی انسان باشد. پس نابودی زمین به منزله نابودی حیات انسان است.

 خبرگزاری مهر

علم یا سیاست؟

دکتر اسمعیل کهرم

 چندی قبل 191 کشور در جزیره بالی در اندونزی گردهم آمدند تا باز هم در مورد گرمای کره زمین مشترکاً به توافق برسند. شاید عجیب به نظر بیاید که دولت ها باید سر یک موضوع صرفاً علمی مانند گرم شدن زمین به توافق برسند ولی حقیقت آن است که دستاوردهای علمی هم این روزها سیاست زده شده اند و موضوعاتی مانند تخریب ازن، صدور گازهای گلخانه یی، تخریب جنگل ها و خلاصه هرچه که به دست دانشمندان در جهان علم تحصیل شده رنگ سیاست به خود گرفته است. یادش به خیر سال ها پیش که دوربین چشمی را ناشیانه به دست گرفتم و دل به تماشای پرندگان دادم، هرگز فکر نمی کردم که نتیجه کار شکاربانی هم رنگ و بوی سیاست به خود بگیرد. پروتکل کیوتو را به خاطر بیاورید، کشورها تعهد کردند که تا سال 2012 (4 سال دیگر،) میزان گازهای گلخانه یی خود را که موجب گرم شدن زمین می شود، کاهش دهند. در این میان ایالات متحده که به تنهایی یک سوم گازهای گلخانه یی جهان را تولید می کند زیر بار این معاهده نرفت که نرفت. همین امر موجب شد کشورهایی مانند هندوستان و استرالیا هم از امضای «پروتکل کیوتو» خودداری کنند، نفوذ سیاسی کاخ سفید در این دوره موجب شد ناسا (سازمان فضایی امریکا) از تایید علمی این پدیده به طور کلی طفره رود. در حالی که در روز 13 بهمن ماه سال قبل، دانشمندان سازمان ملل شدیدترین اخطار را در مورد آثار گرم شدن زمین به سیاستمداران ارائه کردند. این دانشمندان ابراز کردند که در قرن گذشته تنها 06/0 درجه به گرمای زمین افزوده شده و آثار آن را می بینیم. تا پایان این قرن، درجه حرارت 8/1 تا 4 درجه گرم تر و سطح آب های جهان 59-18 سانتی متر بالاخواهد آمد و توفان و موج گرما و باران های سهمگین زمین را فراخواهد گرفت. بازهم عکس العمل سیاستمداران نسبت به این گزارش علمی کاملاً سیاسی بود، امریکا سکوت کرد و وزیر محیط زیست انگلستان گفت: «این طور به نظر می رسد که پنجره های امید برای بهبود اوضاع خیلی زود بسته می شوند.» نمایندگان شرکت کننده در کنفرانس وین در 9 شهریور گذشته اعلام کردند که باید گازهای گلخانه یی را تا سال 2020 (تنها 12 سال دیگر) تا حدود 40-25 درصد نسبت به سال 1990 کاهش دهیم. نمایندگان اعلام کردند دیگر بحث در مورد گرم شدن زمین بی حاصل است، زیرا شکی در آن نیست و پیش بینی کردند که در کنفرانس بالی راهکارهای سخت و شدید ارائه شود که 12 سال دیگر در حدود 2 درجه از گرمای زمین کاسته شود. به رغم این گونه اخطارهای دانشمندان و اهل علم، باز هم ایالات متحده فقط نظاره گر بود و کشورهایی مانند کانادا، ژاپن، زلاندنو، استرالیا، کره جنوبی و سوئیس با شمشیر سیاست به دستاوردهای علمی تاختند و سعی کردند آن را بی اعتبار سازند.

در کنفرانس بالی اخطارها شدیدتر بود و پیش بینی بالاآمدن آب دریاها در صورت گرمای زمین و ذوب یخ های قطب ها به بیش از یک متر رسید و بالاخره در دقیقه 90 یا حتی در وقت اضافه شاید امریکا تغییر عقیده داد و تصمیم گرفت که با اروپا در زمینه مبارزه با گرمای زمین همکاری کند و بالاخره همین دیروز آقای بوش لایحه یی را بر لزوم ساختن اتومبیل هایی با مصرف کم امضا کرد. چنین به نظر می رسد که علم بالاخره بر سیاست چیره شده، موقتاً،اکنون باید سوژه انشای دبستان را تغییر دهیم: «علم بهتر است یا سیاست؟»

تالاب آلاگل نجات می یابد

معاون محیط زیست انسانی اداره کل محیط زیست استان گلستان گفت: هم اکنون مطالعه برای ارزیابی اثرات زیست محیطی طرح پتروشیمی گلستان انجام و نواقص آن برطرف شده، همچنین از لحاظ فنی این مجتمع طوری طراحی شده تا کم خطرترین و کم اثرترین در نوع خود باشد. نگرانی ها در مورد مجتمع از بابت تأمین آن از تالاب آلاگل بود که سبب می شد این تالاب از کنوانسیون رامسر که در آن ثبت شده خارج شود، اما در حال حاضر بهره برداری از آب آلاگل به کلی منتفی و این مجتمع از سد دانشمند گلستان تأمین آب خواهد شد.

پتروشیمی گلستان، ۲ نوع فاضلاب خواهد داشت، یک نوع فاضلاب که آلایندگی کمتری دارد برای درختکاری دور مجتمع و فاضلاب دوم نیز که دارای آلودگی بیشتری است در تشکل های تبخیر به لجن تبدیل شده و باید با محیط زیست در تماس نباشد.

نگرانی کمتری در مورد آلودگی هوای این پتروشیمی وجود دارد و اگر سیستم کنترل هوا وجود نداشته باشد خود پرسنل به عنوان نخستین افراد تحت تأثیر قرار می گیرند که با این مسأله برخورد می شود.

منطقه استقرار پتروشیمی هم اکنون با فاصله ۱۳ کیلومتری مراکز مسکونی مقرر شده است که در صورت آلودگی احتمالی هوا، فاصله دوری با مراکز مسکونی دارد. با آنکه دور محوطه پتروشیمی به میزان ۱۰ درصد از کل مساحت مجتمع، درختکاری خواهد شد تا با ایجاد کمربند سبز غبار و گازها فیلتر شوند.

آبگیری از آلاگل و خشک شدن آن نگرانی دیگری بود که خوشبختانه برای تأمین ۲۰ میلیون متر مکعب آب آن از سد دانشمند استفاده می شود، همچنین هزینه بالای زهکشی در صوفیکم مسئولان شرکت پتروشیمی گلستان را وادار ساخت مجتمع را به ۱۳ کیلومتری جاده گمیشان در شمال آق قلا انتقال دهند.

هم اکنون مکان پتروشیمی گلستان در منطقه منگولی در حاشیه اترک و به نسبت، در جای بهتری تعیین شده است. در این منطقه، کشاورزی وجود ندارد و آب های زیرزمینی به سبب شوری برای شرب و کشاورزی مناسب نیست.

    روزنامه اعتماد

 

موشهای(Rat) متاثر از محبت غریبه ها

درصورتی که موشها (رتها) از لطف ومهربانی  موشهای غریبه بهره مند شوند، احتمالا درآینده می توانند به یک موش غریبه کمک نمایند. بنابراین درعمل، آثار و نشانه های اولیه ای از یک شکل غیرطبیعی فداکاری (altruism) به نمایش گذاشته می شود که ظاهرا با تئوری تکامل متناقض می باشد .
 Michael Taborsky و Claudia Rutte از دانشگاه برن سوئیس، موشها را برای کشیدن اهرمی که غذا را برای شریکش درقفس کناری آزاد می سازد، آموزش دادند. درصورتی که موشها، مواد غذایی آزاد شده توسط غریبه های هل دهنده اهرم را درقفس مجاوردریافت نموده باشند، احتمالا درآینده می توانند اهرم را هل داده و بنابراین به موشهای غریبه دیگری کمک نمایند. به عبارت دیگر موشها درپاسخ به سطح عمومی همکاری درجمعیت، نوع دوست وفداکار شده اند.
از نقطه نظر تئوری، چنین رابطه متقابل عمومی ای احتمالا نباید وجود داشته باشد. درگروههای بزرگ ،موشهای کثیف از مزایای موشهای کمک کننده غریبه برخوردارمی شوند ولی هیچ چیزی را درعوض آن ارائه نمی دهند.
Taborsky می گوید: درصورتی که حیوانی مساعدتی  درگذشته دریافت ننموده باشد، به احتمال زیاد گروه را ترک می نماید. و این موضوع منجربه ایجاد گروههای دارای حس همکاری و گروههای فاقد حس همکاری درجمعیت می شود. درصورتی که گروههای دارای حس همکاری، به صورت بهتری درحال بهره وری ازمحیط باشند، این رابطه متقابل کلی، درجمعیت باقی می ماند.

منبع: NewScientist, 2007

خسارت آلودگی هوا در ایران 8 میلیارد دلار در سال

بر اساس گزارش های بانک جهانی، خسارات ناشی از آلودگی هوا در سال 2006 میلادی در ایران 8 میلیارد دلار است و در صورت ادامه روند فعلی این خسارت در سال 2016 میلادی به 16 میلیارد دلار می رسد. درصد زیادی از این آلودگی، ناشی از خودروهایی است که فاقد استانداردهای لازم هستند. سرانه آلودگی هوای تولید شده توسط هر ایرانی 200 کیلوگرم است. بر اساس آمارهای موجود، سالانه بر اثر احتراق مواد سوختی 5/15 میلیون تن آلاینده وارد هوا می شود که از این میزان 10 میلیون تن منوکسیدکربن، 3 میلیون تن ذرات معلق، 5/1 میلیون تن Nox و یک میلیون تن Sox است.

منبع: جراید