مسافر طبیعت

چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز؟

مسافر طبیعت

چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز؟

مرور وقایع تلخ زیست محیطی در سالی که گذشت

شورای مرکزی کانون عالی گسترش فضای سبز و حفظ محیط زیست ایران، به مناسبت پایان سال 1386، بیانیه ای صادر کرده که در آن وضعیت و رویدادهای بخش محیط زیست کشور در این سال مرور شده است. در این بیانیه آمده است: سال 1386 در شرایطی به پایان می رسد که حوادث و اتفاقات ناگوار بسیاری در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور حادث شده و تداوم این وقایع در سال 1387 می تواند تهدید جدی برای سند چشم انداز 20 ساله کشور و دلیلی متقن مبنی بر عدم تحقق فصلی مهم از برنامه های توسعه کشور باشد.
اتفاقاتی که وقوع آنها می تواند مبین وجود خلاءهای قانونی و یا عدم کارآمدی نظام و سیستم تعریف شده در جهت تحقق اصل مترقی 50 در قانون اساسی کشور و شاید ضعف مدیریتی در سازمان متولی محیط زیست و منابع طبیعی کشور باشد. حوادث ناگوار عمده سال 86 از جمله واقعه جنگل لاکان رشت و موضوع احداث شهرک صنعتی و پتروشیمی گیلان، احداث صنایع پتروشیمی گلستان، شهرک سازی گسترده در منطقه بسطام در کجور مازندران، تخریب و انهدام قریب الوقوع 2200 هکتار از جنگل های بلوط غرب زاگرس و تخریب زیستگاه های منطقه در نتیجه تکمیل و آبگیری سد کارون 4، فاجعه بختگان و قتل عام فلامینگوها در نتیجه آبگیری سدهای بالادست تالاب بختگان و عدم رعایت حق آبه، مناقشه بر سر عبور جاده در جنگل ابر شاهرود و کنارگذر انزلی، جاده میانگذر ارومیه و معضل احداث سدهای متعدد بر مسیر رودهای ورودی به دریاچه ارومیه، تغییر تدریجی اکوسیستم دریاچه و نابودی تدریجی آن، تخریب فزاینده جنگل های باستانی شمال کشور در نتیجه بهره برداری غلط و خارج از ظرفیت، تشدید فرآیند شکار غیرمجاز در کشور، نابودی زیستگاه ها در نتیجه مداخلات غیرقانونی اشخاص حقیقی و یا دستگاه های دولتی، عبور جاده در داخل تالاب میانکاله، آتش سوزی در جنگل های شمالی و غربی کشور خصوصا منطقه کردستان، دستور توقف پروژه حفاظت از یوزپلنگ ایران و برکناری مدیریت موفق پروژه به دلایل بحث برانگیز، تشدید کشته شدن گونه های در معرض خطر همچون پلنگ به دست ماموران گارد سازمان محیط زیست، بحث عبور جاده در داخل مناطق حفاظت شده و 4 گانه سازمان در منطقه ارسباران آذربایجان، دشت ارژن کازرون، کنارگذر شرقی و غربی اصفهان، احداث کارخانه و معدن نمک کاوه سودا در پارک ملی دریاچه ارومیه، وضعیت نامتوازن در نایبند، وجود تهدیدات در جنگل های حرای کشور، ورود و تداوم حضور 7 تالاب کشور در لیست مونترو، برگزاری سیرک توسط سازمان حفاظت محیط زیست، مصاحبه های غیرمسوولانه مدیران و برخی معاونان سازمان محیط زیست و سازمان جنگل ها از مهم ترین چالش های فراروی محیط زیست و منابع طبیعی ایران در سال 1386 به شمار می رود. عدم تناسب نیرو و امکانات سازمان در قیاس با وسعت مناطق تحت نظارت- عدم استفاده از امکانات و تکنولوژی روز دنیا و به کارگیری مدل های نوین، نظیر امکانات ماهواره ای، دوربین های مداربسته و یا بالگرد جهت کنترل، امدادرسانی و اطفای حریق، ضعف شدید امکانات لجستیک و آموزش در نیروهای انسانی، وضعیت معیشتی نامناسب پرسنل سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگل های کشور؛ وجود خلاءهای قانونی در جهت حمایت حقوقی از پرسنل سازمان در زمان وقوع جرائم و عدم تطابق جرم و جرائم نیز از جمله ضعف های به جا مانده در سال 86 بوده که هنوز مجموعه دولت و مجلس فرصت پردازش و حل مشکل را نیافته اند.

هشدار سازمان ملل درباره ذوب سریع یخچال‌های جهان

سازمان ملل هشدار داد که یخچال‌های طبیعی جهان با سرعتی هشدار دهنده در حال ذوب شدن هستند
سازمان ملل خواستار اقدام فوری برای پیشگیری محدودشدن بیشتر منابع آب برای جمعیت‌های بزرگ انسانی شد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه آخیم استاینر مدیر اجرایی برنامه محیط زیست سازمان ملل     (UNEP) در این باره گفت: "میلیون‌ها نفر اگر نه میلیاردها نفر به طور مستقیم یا غیرمستقیم برای آب ٱشامیدنی، کشاورزی، صنعت و تولید برق  در طول بخش‌ بزرگی از سال به این ذخایر طبیعی آب وابسته هستند."
بر اساس داده‌‌های منتشرشده بوسیله سرویس پایش یخچال‌های جهان (WGMS) که مقر آن در دانشگاه زوریخ در سوئیس قرار دارد و UNEP از آن حمایت می‌کند، مقصر این وضعیت تغییر آب و هوای کره زمین و گرمایش جهانی است.
یافته‌های این مرکز که از 30 یخچال طبیعی در 9 رشته کوه به دست آمده است، نشان می‌دهد که در سال‌های 2004- 2005 و 2005- 2006 متوسط سرعت ذوب‌شدن یخ‌ها بیش از دوبرابر شده است.
ویلفرید هابرلی رئیس WGMS  در این باره گفت: "آخرین ارقام حاکی از آن است که ظاهرا روند ذوب شدن یخچال‌ها در حال شتاب‌گرفتن است، بدون اینکه پایانی برای آن متصور باشد."
بر اساس گزارش UNEP سرعت ذوب‌شدن یخچال‌ها در چند سال اخیر شتاب گرفته است و در دو دهه اخیر رکورد جدیدی از خود به جای گذاشته است - میزان 0.7 متر  بر حسب واحد معادل آب در سال 1998-  در شش سال گذشته از 3 متر گذشته است.
استاینر می‌گوید شاید با توجه به روند روبه رشد به اصطلاح اقتصاد سبز آینده آنقدرها هم تاریک نباشد اما باید منتظر اجلاس آب وهوا در سال 2009 در کپنهاک دانمارک ماند تا میزان تعهد دولت‌ها به کاهش خروج گازهای گلخانه‌ای، ٱلودگی کربنی ناشی از سوخت‌های فسیلی، که سیستم آب و هوایی زمین را تخریب کرده است، مشخص شود.
 
ذوب 'بی سابقه' تعدادی از یخچالها در چند رشته کوه
دانشمندان در مطالعات اخیر خود بر روی 30 یخچال طبیعی در 9 رشته کوه در سطح جهان به این نتیجه رسیده اند که میزان ذوب شدن آنها در سال 2006، به سطح بی سابقه ای رسیده است.
در سالهای 1980 تا 1999 به طور متوسط 3/0 متر از یخچال های طبیعی آب شده اند. اما این در حالیست که در سال 2006 به تنهایی 5/1 متر از این یخچال ها ذوب شده اند. بیشترین تغییر به یخچالی در نروژ مربوط بوده که 1/3 متر نازک تر شده است. این در حالیست که تنها اندکی به قطر یخچال دیگری در شیلی اضافه شده است.
آچیم استینر، مدیر اجرایی برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد، در اینباره می گوید: "اگر نه بیلیون ها نفر، اما میلیون ها نفر از مردم دنیا به طور مستقیم یا غیر مستقیم برای آشامیدن کشاورزی و مصارف صنعتی به این منابع آبی طبیعی وابسته هستند." به گفته آقای استینر لازم است که همه مردم به موضوع رشد فزاینده ذوب شدن این یخچالها توجه کنند.
این مقام اجرایی برنامه محیط زیست سازمان ملل همچنین می گوید اگربه آنچه "توسعه اقتصاد سبز" خوانده می شود توجه کافی بشود، احتمالا آینده تاریکی در انتظارمان نخواهد بود.
گروه پژوهش سازمان ملل متحد در مورد تغییر آب و هوا روند فزاینده آب شدن یخچال های طبیعی را نتیجه استفاده از سوخت های فسیلی و مشخص ترین نشانه پدیده گرم شدن کره زمین می داند. پیشتر و در اواخر فوریه سال جاری گروهی از دانشمندان بریتانیایی که در قطب جنوب در حال تحقیق بودند به "شواهد روشنی" دست یافتند که حاکی از ناپایداری بیشتر یخچال های بخش غربی قطب جنوب است. به گفته این دانشمندان اگر این وضع ادامه پیدا کند ممکن است سطح آب دریا در جهان به میزان قابل توجهی افزایش بیابد.
این مستندات از یخچال هایی به دست آمده اند که منطقه ای به مساحت تگزاس را در بخش دورافتاده ای از غرب قطب جنوب می پوشانند.این "رود یخی" با سرعت به سوی اقیانوس حرکت می کند.
 
 

  

کشف گونه‌ای ماهی که به خواب زمستانی می‌رود

دانشمندان انگلیسی گونه‌ای ماهی پیدا کردند که به خواب زمستانی می‌رود. به گزارش ایسنا، این ماهی از گونه ماهیان قطب جنوب است که در خلال ماه‌های زمستانی این قطب به خواب می‌رود. یکی از این دانشمندان درباره این ماهی گفت: به نظر می‌رسد این نوع ماهی در فصول تابستان قطب جنوب به تغذیه و کسب انرژی می‌پردازد و در فصل زمستان و به هنگام خواب آنها را مصرف می‌کند. وی افزود: خواب زمستانی این ماهی‌ها احتمالا بیشتر به این دلیل است تا در فصل سرما که غذای کافی وجود ندارد، از تغذیه بی‌نیاز شوند.

فهرست 50 کشور آلاینده جهان منتشر شد

در آستانه برگزاری اجلاس 20 کشور جهان که بالاترین میزان انتشار گازهای گلخانه ای را دارند رویترز فهرست اسامی 50 کشور آلاینده را منتشر کرده است. 
به گزارش رویترز قرار است در این اجلاس سه روزه که در ژاپن برگزار می شود در مورد راههای مهار انتشار کربن از صنایع و تامین بودجه طرحهای انرژی پاکتر برای کشورهای فقیرتر مذاکره شود.
این فهرست براساس اطلاعات سال 2004 سازمان FCCC ( معاهده چارچوب تغییر اوضاع اقلیمی) و اطلاعات سال 1990و 2000 WRI ( موسسه منابع جهانی) تهیه شده است.
در میان 50 کشوری که میلیونها تن دی اکسید کربن تولید می کنند آمریکا، چین، روسیه، هند، ژاپن، آلمان، برزیل، کانادا، انگلیس و ایتالیا به ترتیب 10 کشور نخست را تشکیل می دهند.
کره جنوبی، فرانسه، مکزیک، اندونزی، استرالیا، اوکراین ،آفریقای جنوبی، ایران، اسپانیا و لهستان کشورهای یازده تا بیستم را در این فهرست اشغال کرده اند.
ترکیه، عربستان سعودی، آرژانتین، پاکستان، تایلند، ونزوئلا، تایوان، هلند، نیجریه و ازبکستان در رده 21 تا 30 کشور آلاینده بزرگ جهان قرار دارند.
مصر، مالزی، قزاقستان، کلمبیا، بلژیک، چک، ویتنام، فیلیپین ، الجزایر و رومانی در این فهرست رده 31 تا 40 را از آن خود کرده اند.
رتبه های 41 تا 50 نیز به ترتیب به کشورهای بنگلادش، یونان، امارات متحده عربی، کره شمالی ، عراق، سودان، میانمار، اتریش، پرتغال و بلاروس تعلق دارد.

رباط شرف

در مسیر راه  مزداوند به سرخس، حدود 60 کیلومتر مانده به سرخس  روستای شورلق واقع شده است، ربا ط شرف در  مسیر فرعی این روستا به سمت روستای چکودر قرار گرفته است. رباط شرف از جمله کاروانسراهای شاهی یا کاخ رباطهای جاده ابریشم می باشد و در متون تاریخی از منزل رباط شرف کنونی به عنوان آبگیرد و آبگینه نام برده شده است. ربا ط شرف احتمالا در سال 508 هجری بر روی کاروانسرایی کهن تر ایجاد شده و در سال 548 هجری در رهگذر هجوم غزه ها به خراسان آسیب دیده و در سال 549 هجری مرمت شده، فضاهای معماری متنوع و متفاوتی آن را از دیگر کاروانسراها متمایز کرده است. مشخصه رباط شرف در کاربرد آجر و گچبری در تزئینات معماری و کتیبه ها می باشد. صاحب نظران به این بنا لقب شایسته موزه آجر کاری ایران را داده اند. تصاویر زیر را از این معماری زیبا تهیه کرده ام.

 

P3130065.jpg

 

P3130004.jpg

 

P3130005.jpg

 

P3130007.jpg

 

P3130014.jpg

 

P3130015.jpg

 

P3130017.jpg

 

P3130022.jpg

 

P3130016.jpg

نگاهی به معضلات محیط زیستی احداث کنار گذر انزلی بر تالاب انزلی

این روز ها طرح احداث کنارگذر تالاب انزلی نگرانی های بسیاری را برای علاقه مندان حفظ محیط زیست ایجاد کرده است. اصول پذیرفته شده بین المللی بر این نکته تاکید می کند که اجرای هر پروژه و طرح عمرانی رفاهی ضرورتا باید با ارزیابی هایی مورد نیاز محیط زیستی به انجام برسد و عدم انطباق آن با اصول توسعه پایدار محیط زیست مانعی عملی برای اجرای آن خواهد بود.   
اما آنچه در این میان قابل اهمیت به نظر می رسد اینکه تحلیل منطقی و کارشناسانه اهمیت حفظ ارزش های محیط زیستی تالاب انزلی و اثرات نامطلوب محیط زیستی که احداث این کنارگذر می تواند دربرنداشته باشد، یادآور این نکته است که توسعه به هر بهایی قابل اجرا نیست چرا که نسل های آینده نیز از این حق برخوردارند که از مواهب و ثروت های طبیعی و اکولوژیکی خدادادی این مرز و بوم بهره مند شوند. 
کنوانسیون رامسر، میراث گرانبهای ایران برای حفظ تالاب های دنیا 
کنوانسیون رامسر که نام خود را از شهر زیبای شمال ایران گرفته برای نخسین بار در سال 1349 خورشیدی 19711 میلادی) به ابتکار و دعوت ایران شکل گرفت. در این کنوانسیون بین کشور های جهان جهت مشارکت بین المللی و همکاری همه جانبه در مطالعه، بررسی وحفاظت از تالاب های جهانی و به ویژه تالاب هایی که اهمیت حیاتی برای پرندگان آبزی (مهاجر و بومی) دارند، پیمان نامه ای منعقد شده است. هدف اصلی کنوانسیون رامسر ممانعت از روند خشک شدن تالاب ها و تاکید بر حفاظت آن به همراه پوشش جانوری و گیاهی مربوط است. با توجه به اینکه تالاب ها به طور کلی زیستگاه گیاهان و جانوران مختلف از تک سلولی تا متکامل ترین آنها است، از نظر محیط زیست و اقتصاد از اهمیت بسیار برخوردار هستند، این آبگیر ها که بر اساس تعریف کنوانسیون رامسر <مناطقی نظیر زمین های مرطوب و آبگیر، زمین های آب دار، باتلاق های مصنوعی یا طبیعی، موقتی یا دائمی با آب جاری یا ساکن، با طعم شیرین و شور یا لب شور، از جمله مناطق دریایی با عمق کمتر از 6 متر> شامل می شوند و بخش مهمی از آب مصرفی کشاورزی را تامین می کنند و علاوه بر آن روی آب و هوای منطقه تاثیرگذارده و در تثبیت پوشش گیاهی و جلوگیری از پیشروی کویر نقش عمده ای ایفا می کنند. کنترل سیلاب ها و تولیدات اکولوژیک و تصفیه آب ها از دیگر نقش های بسزا و قابل توجه محیط زیست تالاب ها به حساب می آید. از دیگر سو از نظر اهمیت گردشگری طبیعت یا توریسم تالاب بسیار با اهمیت است چرا که بخش های عمده جذابیت های گردشگری طبیعت از جمله پوشش گیاهی، طبیعت چشم نواز، حیات وحش آبگیر و ... همه در تالاب ها در یک جا جمع هستند. تمام عواملی که ذکر شد، اهمیت حفظ و حراست تالاب ها را روشن کرده و به وضوح نشان می دهد که تخریب و از بین رفتن هر یک از تالاب ها چه در مقیاس بزرگ و چه اندک سبب بروز فاجعه های عمیقی از جمله نابودی هزاران میکروارگانیسم یا انرژی که مستقیم یا غیرمستقیم روی منطقه موثر هستند، می شود.    
تالاب های ایران را از نظر مزه آب می توان به سه دسته تقسیم کرد:
 1-تالاب های شور نظیر مناطق تالابی جنوب دریاچه ارومیه
 2- تالاب های شیرین نظیر تالاب انزلی و تالاب هامون
 3 - تالاب های لب شور نظیر خور های خلیج فارس.
تالاب انزلی که از شمال به دریای مازندران، از جنوب به صومعه سرا و قسمتی از شهر رشت، از شرق به روستای پیر بازار و از غرب به کپور چال و آبکنار محدود می شود، از چهار واحد اکولوژیک به نسبت متمایز از هم تشکیل شده است. 
1-بخش شرقی که کم عمق ترین قسمت آن است، از گیاهان آبزی فراوانی پوشیده شده و حوضچه شرقی را تشکیل می دهد 2- بخش مرکزی که شامل حوضچه مرکزی است 3- بخش غربی که حوضچه غربی را تشکیل می دهد و ژرف ترین و پرآب ترین قسمت تالاب است که عمق آن به بیش از یک متر بالغ می شود 4- منطقه حفاظت شده سیاه کشیم که در بخش جنوبی تالاب قرار دارد و تنگه باریکی در شمال شرقی آن ارتباط با بخش مرکزی تالاب را برقرار می کند که بر این اساس بوم سازه منحصربه فردی را شکل داده است. این منطقه که با توجه به ویژگی های خاص و حساسیت بالاو اهمیت اکولوژیک و زیست محیطی با مساحت تقریبی ابتدایی 7000 هکتار جزو مناطق حفاظت شده اعلام و در سال 1354 خورشیدی به عنوان یک تالاب بین المللی در فهرست کنوانسیون رامسر پذیرفته و ثبت شد، هم اکنون به کمتر از 4500 هکتار مساحت تقلیل یافته است.    
تالاب انزلی به عنوان یکی از مهم ترین تالاب های بین المللی ایران از کانون های مهم حیات وحش و تنوع زیستی برای پرندگان آبزی کنار آبزی و آبزیان متنوع و یکی از زیستگاه های مهم پرندگان مهاجر نواحی سردسیر سیبری و شمال اروپا به شمار می رود و نیز جوامع متنوع گیاهی آبزی، کنار آبزی و غوطه ور در تالاب انزلی وجود دارند که نیلوفر آبی و گیاهان شناور مریم آبی از معروفترین آنها هستند.     
مخاطرات محیط زیستی موجود برای تالاب انزلی 
تالاب انزلی در طول یک سده گذشته همواره در معرض عوامل مختلف تهدیدکننده اکولوژیک و محیط زیستی قرار داشته است، به گونه ای که طی این سال ها از وسعت آن به نحو چشمگیری کاسته شده است. بر اساس گزارش مقدماتی عمران دشت گیلان و فومنات <طول> تالاب 25 کیلومتر با عرض 3 کیلومتر و مساحتی حدود 69 کیلومتر مربع در کناره و 120 کیلومتر مربع در خارج از کناره ذکره شده است در حالی که هم اکنون مساحت تالاب به کمتر از 4500 هکتار کاهش یافته است.
از مهم ترین عوامل تخریب محیط زیست و کاهش مساحت تالاب انزلی می توان به موارد زیر اشاره کرد.    
    1-تبدیل تالاب به زمین های کشاورزی 
    2-آلودگی های ناشی از فعالیت های کشاورزی    
    3-رشد شهرنشینی     
    4-صنایع و شهر ک های صنعتی و آلودگی های فرآورده ها
    5-گسترش و رسوبات    
    6-احداث جاده کمربندی (کنار گذر) تالاب انزلی. 
تبدیل اراضی تالاب به زمین های کشاورزی به ویژه در سال های پس از انقلاب اسلامی روند روبه رشدی داشته به گونه ای که تنها در سال 1365، 250 هکتار از اراضی تالاب انزلی مورد استفاده قرار گرفته است. فعالیت های کشاورزی اختلاف زیادی را در تعادل اکولوژیک تالاب به دنبال داشته که مهم ترین این معضلات عبارتند از خشک کردن تالاب، استفاده از آب تالاب برای آبیاری و ورود سموم و کودهای شیمیایی (عمدتا از انواع اوره، فسفات آمونیوم، سولفات آمونیوم، سوپرفسفات تریپل ، سولفات دوپتاس و نیترات آمونیم و به ویژه علف کش خطرناک بوتاکلر.) بر اساس برآورد ها سالیانه حدود 8898 تن نیتروژن و 378 تن فسفر وارد تالاب می شود و از سوی دیگر در فصل زراعی، غرقابی کردن این زمین ها که زمانی بخش های وسیعی از تالاب را تشکیل می دادند، ناگزیر منجر به ایجاد زهکش ها و نهرهای خروجی به تالاب می شود که همراه با مقادیر زیادی کود های شیمیایی با ورود به تالاب زمینه های تشکیل پدیده مخرب اکولوژیکی را منجر می شود.
منبع: روزنامه اعتماد ملی    

خشک شدن بخشی‌از زاینده‌رود به‌علت بارش کم و ورود فاضلاب‌ صنعتی

یک کارشناس اداره کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان، علت خشکی بخشی از زاینده‌رود (حد فاصل سی‌وسه پل تا پل خواجو) را کم شدن حجم دبی آب زاینده‌رود دانست.
قادریان، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، گفت: به علت بارش برف در زمستان امسال در استان اصفهان، میزان آب در استان کم است. بنابر این کم شدن حجم دبی آب پشت سد زاینده‌رود، باعث خشک شدن بخشی از رودخانه شده است. وی افزود: امسال شاهد تر سالی در اصفهان نیستیم بنابر این باید در مصرف آب صرفه‌جویی شود.
وی در مورد آلودگی بخشی از زاینده‌رود و به دنبال آن تلف شدن تعدادی از ماهی‌ها، گفت: علت دقیق این موضوع در حال بررسی است ولی احتمال دارد به علت کم شدن حجم آب زاینده‌رود این اتفاق افتاده باشد.
قادریان در عین حال ورود فاضلاب‌های انسانی را در بخشی از بالادست زاینده‌رود تایید و اظهار کرد: طبق برنامه سوم و چهارم، روستاها و شهرهای حاشیه زاینده‌رود موظف به تصفیه فاضلاب‌های خانگی شده‌اند.
فرهمند، مدیر روابط عمومی ‌اداره کل شیلات استان اصفهان نیز به خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، گفت:‌ متاسفانه برخی مواقع ورود فاضلاب‌های صنعتی و خانگی را به زاینده‌رود شاهد هستیم اما گویا مسوولان ذی‌ربط یا نمی‌توانند و یا برنامه‌ای برای کنترل و جلوگیری از وارد شدن فاضلاب‌ها به زاینده‌رود ندارند.
وی افزود:‌ هرچه از طرف سرچشمه زاینده‌رود به پایین می‌آییم، آلودگی‌ها بیشتر می‌شود و در ورزنه، حجم آلودگی بسیار بالاست.
وی گفت: مسلما آلودگی‌های زاینده‌رود باعث تلف شدن ماهی‌های این منطقه خواهد شد و همچنین تعدادی زیادی صیادان نیز از این طریق امرار معاش می‌کنند. لذا باید اقدامات جدی در خصوص رفع هرگونه آلودگی از زاینده‌رود انجام شود.
  

طبیعت‌گردان استرالیا قاتلان کانگوروها

با افزایش تعداد طبیعت‌گردان استرالیا در سال‌های اخیر، جمعیت کانگوروهای این کشور به‌دلیل نابودی زیستگاه‌ها و شکار آن‌ها توسط طبیعت‌گردان به‌طور چشمگیری کاهش یافته است.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، از سال‌ها پیش، کشور استرالیا که از آن به‌عنوان کشور کانگوروها و بزرگ‌ترین زیستگاه آن‌ها نامبرده می‌شود، تلاش‌های زیادی را برای توسعه‌ی طبیعت‌گردی در این کشور انجام داده است.

در این راستا، تعداد زیادی از محوطه‌های طبیعی و مناطق حفاظت‌شده‌ی استرالیا که زیستگاه کانگوروها به‌شمار می‌روند، به جاذبه‌های گردشگری ویژه‌ی طبیعت‌گردان تبدیل شده‌اند. به همین دلیل، در این مناطق پروژه‌های فراوانی برای توسعه‌ی زیرساخت‌های طبیعت‌گردی به مرحله‌ی اجرا درآمده‌اند یا اجرا خواهند شد. این امر، نابودی بخش عظیمی از زیستگاه‌های این حیوان و کاهش چشمگیر جمعیت آن‌ها را درپی داشته است.

البته مسأله به همین جا ختم نمی‌شود، چون تا به‌حال گزارش‌های زیادی از برخورد کانگوروها با خودروهای طبیعت‌گردان و شکار آن‌ها مخابره شده‌اند. این امر، اعتراض‌های گسترده‌ی گروه‌های حافظ حقوق حیوانات را درپی داشته است. با این وجود، مقامات صنعت گردشگری استرالیا تا به‌حال هیچ واکنشی نسبت به این مسأله نشان نداده‌اند.

پژواک سازی (Echolocation ) - قسمت دوم

وحید اکملی

 

آناتومی تولید صدا:

خفاش ها نیز مانند سایر پستانداران صدای خود را در حنجره تولید می کنند. اگر چه حنجره خفاش ها به طور نسبی بزرگ تر از حنجره کلان خفاشان و سایر پستانداران است ولی مکانیسم تولید صدا در همگی یکسان است: بدین ترتیب که جریان هوائی که از روی طناب های صوتی می گذرد آنها را به لرزش در آورده و ماهیچه های حنجره نقش تنظیم تنش های وارد بر طناب صوتی و تغیر فرکانس های صدا را بر عهده دارند. خفاش ها صدای تولید شده را از دهان یا منخرین خود خارج می کنند. در مقایسه با خرد خفاشان و حشره خواران که صدای آنها در حنجره تولید می شود کلان خفاشان تیک ها را با زبان تولید می کنند. تن صدا در خرد خفاش ها نسبت به تیک ها شدید تر هستند و این یک فاکتور کلیدی و مهم به شمار می رود چرا که رنج ردیابی را افزایش داده و بنابراین خفاش ها در زمان بیشتری تحت تأثیر موانع و شکار قرار می گیرند.

 

فیزیک صدا:

مردم به طور دائم در محاصره هزاران نوع مختلف از اصوات قرار دارند. اگر چه این اصوات متفاوت به نظر می رسند، بعضی خوشایند و با معناتر و برخی بی معنی، ولی همگی آنها خصوصیات مشرک را دارا هستند. صدا امواج لرزنده  ای است که در هوا می گذرد. در فرایند ردیابی منبع صدا حنجره لرزان یک خفاش است که در هر لرزش موجی از هوای فشرده را به خارج می فرستد و مولکول های هوا را به هم نزدیک تر می کند. تعداد موج هائی که در یک ثانیه از یک نقطه معیین می گذرند فرکانس صدا نامیده می شود. فرکانس با واحد هرتز اندازه گیری می شود. به فاصله بین دو نقطه متقابل طول موج اطلاق می شود. سرعت صوت 340 متر در ثانیه است. از آنجا که سرعت صوت همیشه ثابت است با افزایش فرکانس موج های بیشتری از یک نقطه می گذرد و این بدان معنی است که با افزایش فرکانس طول موج کاهش می یابد. شدت صوت به حد فاصل بین بالاترین و پایین ترین نقطه یک موج گفته می شود و نشان دهنده میزان انرژی موجود در آن صدا است به گونه ای که صداهای پر انرژی بلند هستند. شدت صوت با دسی بل «dB» سنجیده می شود.

صدای خالص در طبیعت بسیار نادر است چرا که صداهای مختلف از طول موج و شدت های مختلفی تشکیل شده اند. غالب صداهای بیولوژیک نیز پیچیده اند. منحنی سینوسی برای صدای خالصی نشان داده شده است که به طور مصنوعی ایجاد شده است. هر صدا دارای فرکانس پایه یا کمترین میزان فرکانس می باشد و سایر بخش های آن مضربی از فرکانس پایه می باشد اینها را هارمونیک(harmonic) می نامند.

رنج فرکانس هائی که انسان قادر به شنیدن آن می باشد معمولاً در محدودهای بین 20000-20 کیلو هرتز قرار دارد. از طرفی حساسیت ما به تمامی فرکانس ها در محدوده شنوائی یکسان نیست. اما بیشترین حساسیت را به فرکانس هائی داریم که بین 3000-1000 می باشد و حساسیت کمتری به فرکانس های بالا و پائین این محدوده دارا می باشیم. امواج ردیابی غالب خفاش ها در حد فاصل 120-20 کیلو هرتز می باشد به همین جهت گفته می شود که خفاش ها از امواج ماوراء صوت برای ردیابی استفاده می کنند.

 

آناتومی دریافت صدا:
 طرح کلی ساختمان گوش در همه پستانداران یکسان است. شکل 3 ساختمان مقطع گوش در خرد خفاشان را نشان می دهد. صدا توسط لاله گوش جمع آوری و به سمت مجرای شنوائی هدایت می شود و پس از گذشتن از مجرا به پرده گوش یا پرده صماخ برخورد کرده و آن را به لرزش در می آورد. این پرده در خرد خفاشان فقط 11-2 میکرومتر ضخامت دارد . لرزش های ایجاد شده در پرده صماخ از استخوان های malleus، incus و stapes در گوش میانی انتقال یافته و به دریچه بیضی می رسد. دریچه بیضی ابتدای گوش داخلی در بخش حلزونی (cochlea) است که نقش اصلی را در شنوائی ایفا می کند. این بخش از سه کانال مارپیچی موازی تشکیل شده است که شامل: نردبان دهلیزی(scala vestibulli)، نردبان میانی (scala media) و نردبان صماخی (scala tympani) می باشد. داخل نردبان دهلیزی و نردبان صماخی به وسیله مایع پری لنف و داخل نردبان میانی به وسیله مایع آندولنف پر می شود. کف استخوان رکابی بر روی دریچه بیضی قرار گرفته است و با دریافت ارتعاشات آن را به مایع پری لنف نردبان دهلیزی انتقال داده و در نهایت امواج صوتی غشاء پایه را به لرزه در می آورد. بر روی غشاء پایه اندام کورتی قرار دارد که لرزش غشاء پایه مژک های شنوائی در اندام کورتی را که با فیبرهای عصبی در ارتباط هستند را تحریک می کند. تکانه های الکتریکی حاصل از این سلول ها از طریق اعصاب شنوائی برای پردازش اولیه به مغز میانی رفته و سپس برای پردازش نهائی به قشر مغز انتقال می یابند. سلول های موجود در اندام کورتی از ابتدای مارپیچ تا نوک آن به ترتیب به امواج کم فرکانس واکنش نشان می دهند. در موجودات مختلف میزان چرخش جسم حلزونی متفاوت است و هر چه به میزان بیشتری به دور خود پیچ بخورد حساسیت آن و قدرت تفکیک فرکانس ها در آن بیشتر خواهد بود به گونه ای که محاسبه شده است این عضو در خرد خفاشان 5/2 تا 5/3 بار بدور خود می چرخند در حالیکه چرخش آن در کلان خفاشان و انسان نمایان 75/1 دور است. علت اینکه چرا قدرت تفکیک اصوات در موجوداتی که میزان پیچش جسم حلزونی بیشتری دارند افزایش می یابد به اختلاف قطر فیبرهای اندام کورتی از قاعده بخش حلزونی به طرف نوک آن بر می گردد. به طوری که سختی این فیبرها بیش از 100 برابر کاهش می یابد، در نتیجه فیبرهای کوتاه و سخت موجود در نزدیکی قاعده بخش حلزونی در فرکانس های بالا به ارتعاش در می آیند در صورتی که فیبرهای دراز و شل تر در نزدیکی نوک آن در فرکانس های پائین مرتعش می شوند
.


مقایسه گوش خفاش و بقیه پستانداران:
اگرچه از لحاظ ساختار کلی گوش خفاش با سایر پستانداران یکسان است ولی به منظور عمل ردیابی و حساسیت به فرکانس های مختلف به ویژگی های خاصی نیاز می باشد. خرد خفاشان که تخصص یافته ترین موجودات در عمل ردیابی هستند با بدست آوردن این ویژگی ها در طی تکامل شنوائی خوبی پیدا کرده اند. این ویژگی ها عبارتند از:
1-  داشتن گوش خارجی بزرگ
2-  دارا بودن تراگوس در برخی از گونه ها، تراگوس یک برجستگی غضروفی در پایه گوش خارجی است و ممکن است به منظور محدود کردن دامنه ادراک گوش به حدود 40-30 درجه در دو سوی خط میانی و بهبود جهت یابی و حساسیت به پژواک های دریافتی طراحی شده باشد.
3- هر چه فرکانس تکانه هائی که در ردیابی مورد استفاده قرار می گیرد بیشتر باشد پرده گوش کوچک تر و استخوان ها سبکتر و کوچک تر هستند.       
 4- میزان پیچش جسم حلزونی به منظور ایجاد توانائی بیشتر در تفکیک فرکانس های بسیار ضعیفی که از حشرات بر می گردد در خرد خفاشان بیشتر است به گونه ای که 5/2 تا 5/3 بار به دور خود می چرخند در حالی که این پیچش در کلان خفاشان و انسان نمایان 75/1 دور می باشد.
5- شدت تکانه هائی که در خفاش ها مورد استفاده قرار می گیرد گاهی اوقات به 120 دسی بل می رسد ( اصواتی که انسان در حالت طبیعی می شنود بین 50-10 دسی بل است)، این صدا در صورتی که قابل شنیدن باشد کاملاً آزار دهنده است، اما خفاش ها با دارا شدن دو عضله خاص در گوش میانی از کر شدن خود جلوگیری می کنند. عضله stapedius که به استخوان رکابی(stapes) متصل است و درست قبل از خروج تکانه های ردیابی این ماهیچه منقبض شده و stapesرا از دریچه بیضی دور می کند و با کاهش حساسیت شنوائی نسبت به ایمپالس های خود سبب می شود تا صدای بلند به بخش حلزونی آسیب نرساند. بعد از خروج تکانه عضله شل شده تا بتواند ارتعاشات برگشتی از سمت حشره را دریافت کند. عضلهtensor tympani که میزان کشش پرده صماخ را تغییر داده و سبب کاهش لرزش های آن در برابر امواج بلند می شود.
6- با توجه به نقش عضله stapedius در مراحل نهائی شکار یک حشره یعنی موقعی که خفاش به حشره نزدیک می شود نرخ تکرار امواج به 200 کیلو هرتز می رسد و این ماهیچه با همین فرکانس انجام وظیفه می کند و بدون شک این یکی از بالاترین نرخ های ثبت شده فعالیت ماهیچه ای در مهره داران است.
7-  بر خلاف سایر پستانداران که عموماً بخش حلزونی به جمجمه چسبیده است در خفاش ها در درون حفره صندوق صماخ آویزان است و به وسیله رگ های خونی و بافت چربی پوشیده شده است. این مسأله در جهت کاهش اثر صدا مؤثر است.
       
تکامل ردیابی:
ردیابی مانند پرواز دارای آنچنان اهمیت بنیادی در شیوه زندگی خفاش هاست که می بایت نقش در تکامل بازی کرده باشد. ولی باعث تعجب است که چیز زیادی در مورد تکامل ردیابی نمی دانیم. در مورد مباحث مربوط به تنوع تکاملی آواه های ماوراء صوت چندین نظریه مطرح شده است. Gould, 1970 & 1971)) فرض کرده است که ایمپالس های ردیابی خفاش ها اساساً از همان صداهائی که نقش ارتباطی میان افراد بر قرار می کنند منشاء گرفته است. این نویسنده پیشنهاد می کند که برخی از صداها که به وسیله خفاش های اولیه مورد استفاده قرار می گرفته است ممکن است از اجداد حشره خوارشان به ارث رسیده باشد، چرا که ارتباطات شنوائی در برخی از حشره خواران زنده به همان اندازه مهم می باشد(Eisenberg & Gould, 1970). اعتقاد بر این است که آوای ردیابی خفاش ها از آوای کوتاه کم فرکانس ثابتی تکامل یافته اند که دارای چندین هارمونیک بوده اند. (Stein & Simmons, 1980) بر اساس ویژگی های مورفولوژیک خفاش های دم موشی Rhinopoatidea و استفاده آنها از امواج کوتاه و فرکانس ثابت همراه با چهار یا تعداد بیشتری هارمونیک آنها را جزء خفاش های ابتدائی می دانند و خفاش هائی که دارای آواهای ردیابی هستند که بتوانند از لحاظ مدت، طول موج و اجزاء هارمونیک انعطاف پذیری داشته باشند را خفاش های تکامل یافته می دانند. 
اخیراً Fenton, 1995)) پیشنهاد کرد که اجداد خفاش ها کوچک و گلاین کننده های شبانه ای بوده اند که ایمپالس های کوتاه تولید می کرده اند. این تیک ها ابتدا برای جهت یابی مورد استفاده قرار می گرفته اند مثلاً وقتی که حیوان از یک درخت به درخت دیگر گلاین می کرد.بعداً اجداد خفاش ها تیک های جهت یابی شان را با سیگنال های صدا با شدت بیشتر جایگزین کردند. سیگنال های صدا توانست فاصله پیدا کردن حشرات پرواز کننده یا موانع را افزایش دهد.Fenton و همکارانش فرض کردند که بعدها ردیابی فقط به منظور پیدا کردن شکار مناسب شده اند و تکامل پرواز با تکامل ردیابی همراه گردید و خفاش ها به سرعت در دوره ائوسن اشتقاق پیدا کرده اند. پیشرفت های بیشتر در زمینه ردیابی نظیر استفاده از ایمپالس های بلند و توانائی انجام خود کر کردن در هنگام صدور ایمپالس ها توانائی تخصص یافتن خفاش ها را برای تغییر منبع غذایی را ایجاد نمود. 
یک فرضیه دیگر به وسیله Simmons,1994)) وsimmons & Gaisler, 1998) ) بیان شده است. آنها پیشنهاد کردند که اجداد مشترک خرد خفاشان و کلان خفاشان قبلاً‌پرواز می کردند اما تخصصی برای ردیابی نشان نداده اند. کلان خفاشان زودتر از این اجداد پرواز کننده اشتقاق یافته و بطور مستقل شکل ضعیفی از ردیابی را در تعداد کمی از گونه های خود بدست آوردند. مطالعه فسیل خفاش ها نظیر Icaronycteris  و Palaeochiropteryx نشان می دهد که خرد خفاشان اولیه استخوان های هیوئید بزرگی برای اتصال عضلات گلویی و یک بخش حلزونی بزرگ نیز در گوش داخلی خرد خفاشان مدرن وجود داشته اند. اینها همگی این حالت را نشان می دهند که در خرد خفاشان پرواز قبل از ردیابی تکامل یافته است.

امتداد جاده‌های بی‌مجوز، این بار در منطقه حفاظت‌شده ارسباران!

جاده جانانلو به کلیبر درحالی از داخل امن‌ترین زون جنگل بکر ارسباران در حال احداث است که به گفته مسؤولان سازمان حفاظت محیط زیست، این جاده نه تنها فاقد هرگونه مجوز ارزیابی زیست‌محیطی است، بلکه مجریان پروژه بدون مجوز سازمان حفاظت محیط زیست وارد منطقه حفاظت شده ارسباران شده اقدام به انفجار برای احداث این مسیر کرده‌اند.
به گزارش خبرنگار «محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، موضوع احداث جاده جانانلو به کلیبر حدود سال 1375 مطرح شد که در آن زمان به دلیل نبود اعتبارات لازم، عملیات اجرایی جاده آغاز نشد.
اما از حدود 3 سال گذشته احداث این جاده علیرغم عبور از منطقه حفاظت شده ارسباران که به عنوان یکی از ذخیره‌گاه‌های زیستکره جهانی تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست است، بدون هماهنگی و مدنظر قرار دادن ملاحظات زیست محیطی آغاز شد.
هر چند که مسؤولان سازمان محیط زیست در نامه‌های متعددی خواستار جلوگیری و تغییر 5 کیلومتر از این مسیر شدند، اما اصرارهای موجود، موجب شد که این اقدامات بی‌اثر شود؛ به شکلی به عنوان مثال علی‌رغم نامه معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست برای جلوگیری از احداث مسیر طی هفته‌های گذشته، احداث جاده همچنان به صورت غیرقانونی ادامه داشت.
گزارشهای رسیده حاکیست مجریان پروژه با تاکیدات و پیگیری‌های سازمان محیط زیست، از یک مشاور برای گزارش ارزیابی خود استفاده کردند و مشاور نیز نظر سازمان محیط زیست را تایید کرد، اما مجریان، به عملیات خود ادامه دادند.
علیرغم پیشرفت فیزیکی پروژه بدون اخذ مجوزهای مربوطه در حد 5 کیلومتر از ابتدا و انتهای مسیر و صرف هزینه مربوطه، سازمان حفاظت محیط زیست در جهت تعامل با مجریان پروژه پیشنهاد اصلاح مسیر را بعد از ملحوظ کردن مسیر اجرای پروژه مطرح کرده است. اما مجریان طرح تنها به تک گزینه مدنظر و پیشنهادی خود اصرار داشته و بدون ملاحظات زیست محیطی و بدون اخذ مجوز سازمان حفاظت محیط زیست در منطقه تحت مدیریت ارسباران فعالیت راهسازی را ادامه دادند.
جاده جانانلو به کلیبر که از داخل امن‌ترین نقطه منطقه حفاظت شده ارسباران عبور می‌کند، به گفته کارشناسان محیط زیست موجب قطع کریدور گدار و مهاجرت حیات وحش، افزایش تخلفات شکار، تغییر کاربری اراضی مجاور مسیر و ... می‌شود.
از سوی دیگر با توجه به مسیر فعلی مورد نظر وزارت راه و ترابری زیستگاه‌های حساس و آسیب پذیر پیرامونی مناطق امن منطقه حفاظت شده ارسباران و مناطق آزاد پیرامونی دچار آسیب‌های جدی و جبران ناپذیر خواهد شد که این امر افت ارزشهای زیستگاهی منطقه را به دنبال خواهد داشت.
چندی پیش نیز یکی از نمایندگان استان در نامه‌ای به رییس‌جمهوری با اشاره به این که احداث این جاده جزء مصوبات استانی بوده است، خواستار پیگیری این امر شده بود، این درحالیست که به گفته مسؤولان سازمان حفاظت محیط زیست این جاده به هیچ وجه جزء مصوبات استانی هیأت دولت نبوده است.
به گزارش ایسنا، عملیات احداث مسیر هم‌اکنون از 2 جبهه یکی از حوزه کلیبر و دیگری از نوار مرزی منطقه در حال انجام است و انفجارهای متعدد برای بازگشایی مسیر و عبور از کنار رودخانه موجب شده که جنگل‌های بکر ارسباران و حیات وحش منطقه در معرض نابودی قرار گیرند.
دکتر دلاور نجفی، معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست در این خصوص با اشاره به این که احداث جاده جانانلو به کلیبر هم‌اکنون متوقف شده است، افزود: مسؤولان پروژه گزارش ارزیابی زیست‌محیطی این مسیر را به سازمان حفاظت محیط زیست ارایه کرده‌اند، اما هنوز این گزارش در دست بررسی است و تأیید نشده است.
گفتنی است منطقه حفاظت شده ارسباران با وسعت حدود 80 هزار هکتار در کناره‌هاى جنوبى رود ارس در شهرستان کلیبر واقع شده و به عنوان مکان ذخیره بیوسفر در یونسکو به ثبت رسیده است و از ارزش‌هاى خاص گیاهى و جانورى برخوردار است.
جنگل‌های ارسباران در شمال آذربایجان و اردبیل دارای ویژگی های منحصر به فردی است که مجموعه‌ای از عناصر هیرکانی و قفقازی و خصوصیات دیگر مناطق گیاهی کشور را در خود جای داده است.
افزون بر تنوع عظیم گیاهی، عمده‌ترین گونه‌های پستانداران و پرندگان حمایت شده یا کمیاب را نیز در چتر حمایت خود دارند. توده‌های کوهستانی آرارات در مناطق شمالی آذربایجان شرقی، نفوذ گسترده‌ای داشته و قوچ و میش از شاخص‌ترین عناصر این مجموعه است.
این منطقه حفاظت شده با وسعت 80 هزار و 654 هکتار در شمال غربی آذربایجان شرقی میان 3 رودخانه مهم «ارس» در شمال، «ایلگنه چای» در غرب و «کلیبرچای» در شرق واقع شده و از جنوب به ارتفاعات «سایگرام» متصل است. این منطقه به دلیل برخورداری از طبیعت دل انگیز و زیبایی های طبیعی، زیستگاه یکی از نادرترین پرندگان جهان به نام « قره خروس» به شمار می رود. منطقه حفاظت شده ارسباران از نظر تنوع گونه‌ای جانوری نیز در سطح جهان کم‌نظیر است.
تاکنون 215 گونه پرنده، 29 گونه خزنده، 5 گونه دوزیست، 48 گونه پستاندار و 17 گونه ماهی در مناطق مختلف ارسباران شناخته شده، اما کارشناسان اعتقاد دارند برخی دیگر از گونه های جانوری در این جنگل ها به دلایل مختلف ناشناخته مانده اند. جالب‌ترین ویژگی طبیعی این منطقه که راز تنوع گیاهی و جانوری آن را نیز در خود نهفته دارد این است که سطح ارتفاع در این جنگل ها به فاصله کمتر از 15 کیلومتر، از صفر به 3 هزار متر می رسد، به همین دلیل نیز در طول 15 کیلومتر به راحتی انواع گیاهان و جانوران مربوط به ارتفاعات مختلف جغرافیایی را می توان مشاهده کرد.
 
 

نابودی یک میلیون هکتار از جنگل‌های کشور در هر 5 سال

دبـیــر شــاخــه زیـســت بـوم دیـده بـان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران گفت: یک میلیون هکتار از جنگل‌های ایران در هر 5 سال توسط عواملی مانند جاده‌سازی، سدسازی، آلودگی‌های صنعتی و نفتی و آتـش‌سـوزی‌های عمدی و غیره از بین می‌روند. به گزارش ایسنا، دبیری در همایش <جنگل گنجینه تاراج شده> با مقایسه عکس های هوایی گرفته شده از جنگل‌های ایران در دهه 40 و 80 گفت: در دهه 40 تا 50 اراضی جنگلی ایران حدود 18میلیون هکتار بود که در عکسبرداری هوایی در دهه 80 این رقم به 12 مـیـلـیـون هـکـتـار رسـیـده اسـت کـه اگر جنگل‌های ما به همین سرعت نابود شوند تا چـند دهه آینده در ایران جنگلی وجود نـــخــــواهــــد داشـــت. وی بــا تــاکـیــد بــر ایــن جاده‌سازی‌های غیرکارشناسانه در داخل جنگل‌های حفاظت شده‌ای که از عمر آنها چند میلیون سال می گذرد، افزود: آزادراه تهران - شمال، جاده ابر، احداث جاده در پارک ملی گلستان، جاده در میانکاله، میانگذر تالاب انزلی و یا بزرگراه بهشهر به دامـغان نـمـــــــونـــــــه‌هـــــــای از تــــخــــــریــــــب عـــمــــــده ایــــــن ذخیرگاه‌های باارزش است که نابودی آنها در طول زمان غیرقابل جبران خواهد بود. همچنین آذری، کارشناس محیط زیست در این همایش با تاکید بر اینکه در ایران ما دارای منابع اصلی اکوسیستم‌های جنگلی هستیم گفت: در اکوسیستم‌های جنگلی ارزش جنگل به داشتن اکوسیستمی است که وابستگی میان همه اجزای آن وجود داشته باشد که این وابستگی تنها در طی میلیون‌ها سـال بـه وجـود مـی‌آیـد. وی بـا اشـاره به جاده‌سازی که یکی از مشکلات تخریبی جنگل‌های ایران است افزود: بدون هیچ ارزیابی در داخل جنگل‌های بکر، درختان چند صد ساله را قطع می‌کنیم و بعد مسئولان می‌گویند در جای دیگر درخت می‌کاریم، بدون اینکه توجهی به این نکته داشته باشند که در یک اکوسیستم جنگلی میلیون‌ها سال طول می‌کشد تا همه گیاهان آن منطقه بتوانند در کنار هم با تغییرات کم رشد کنند.

قطع درختان با دستور رئیس سازمان جنگل ها

امروزه قطع درختان جنگلی توسط سازمان ها و وزارتخانه ها تبدیل به راحت ترین راه حل توسعه یافتگی در کشور شده است. اما صدور مجوز قطع درختان توسط ریاست سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری امر دیگری است.
در حالی که طبق بند (د) ماده (2) آیین نامه اجرایی لایحه قانونی اصلاح واگذاری و احیای اراضی در حکومت جمهوری اسلامی ایران مصوب 31/2/1359 واگذاری پارک های جنگلی مطلقاً ممنوع است؛ امسال سومین سالی است که در هفته منابع طبیعی بعد از لویزان و سرخه حصار در دو سال گذشته درختان خرگوش دره شبانه توسط سازمان شهرداری تهران قطع می شود.
اما تفاوتی که میان قطع درختان خرگوش دره با لویزان و سرخه حصار وجود دارد صدور مجوز قطع درختان پهن برگ و سوزنی برگ توسط رئیس سازمان جنگل ها و مراتع و آبخیزداری کشور است. در حالی که رئیس سازمان جنگل ها در گفت وگو با خبرنگاران از دادن مجوز برای جابه جایی درختان گفته بود، نه از قطع آنها.
اما در نامه فرود شریفی رئیس سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری به شمار 7826200 /1/86 در تاریخ 6 اسفندماه 86 به فضل الله کولانی مدیر کل منابع طبیعی استان تهران آمده است؛ «در این نامه مقتضی است با توجه به اهمیت و ضرورت رفع مشکلات حمل و نقل شهر تهران بزرگ و با عنایت به درخواست های مکرر و چندساله شهرداری تهران مبنی بر اجرا و توسعه مسیر طرح های اتوبان در پارک های خرگوش، لویزان و سرخه حصار نسبت به صدور مجوز قطع درختان پهن برگ و سوزنی برگ که در مسیر اتوبان قرار داشته و مطابق کارشناسی های انجام شده امکان جابه جایی ندارند طبق مقررات اقدام گردد.» در قسمت دیگری از این نامه آمده است؛ «بدیهی است که شهرداری تهران مکلف است نسبت به تهیه طرح های اصلاحی مدیریت بهره برداری پارک های مذکور و جبران خسارات وارده ناشی از قطع درختان در قالب جنگل کاری و توسعه فضای سبز شهر تهران در عرصه های معرفی شده مطابق مفاد و تفاهمنامه فیمابین در اسرع وقت اقدام فرمایید.»
نکته یی که در نامه  فرود شریفی رئیس سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری به شمار 7826200 /1/86 در تاریخ 6 اسفندماه 86 به فضل الله کولانی مدیر کل منابع طبیعی استان تهران دارای اهمیت است ذکر نشدن هیچ رقمی برای تعداد درختان قطع شده است. در این نامه تنها به وسعت 8/4 هکتار برای احداث اتوبان اشاره شده است. کارشناسان سازمان جنگل ها معتقدند که در هر هکتار جنگل های دست کاشت 1100 درخت با فاصله 4 تا 5 متر از هم کاشته می شوند. با توجه به اینکه درختان پارک جنگلی خرگوش دره در سال 1343 کاشته شدند و فاصله درختان در آن زمان با هم 2 متر بوده است می توان تخمین زد که بین 6 تا 7 هزار درخت شبانه قطع و تعدادی از آنها در گودال هایی که از قبل حفر شده، چال شدند.
با این وجود مشاور محیط زیست شهردار تهران از قطع دقیق 123 درخت سوزنی برگ در خرگوش دره می گوید. همچنین در حالی که همه کارشناسان محیط زیست معتقدند امکان جابه جایی درختان سوزنی برگ وجود ندارد؛ هادی حیدرزاده از انتقال 3223 درخت به مناطق مجاور خبر می دهد تا از حسن نیت شهرداری برای حفظ محیط زیست گفته باشد.
حتی با وجود دستور شهردار تهران مبنی بر اینکه در طرح های جدید شهری که از نیمه دوم 86 آغاز شده است، باید تمام مطالعات زیست محیطی در مرحله مکان یابی طرح ها و انتخاب مسیر ها به گونه یی صورت گیرد که حتی مجبور به جابه جایی درختان نشد؛ در هفته گذشته درختان 40 ساله خرگوش دره قطع و چال می شوند و حتی از چوب آنها هم استفاده نمی شود.
منبع: اعتماد

تاریخ اولین اوج پرواز پرندگان، پنگوئن ها و والهای اولیه

تاریخ اولین اوج پرواز پرندگان   

 گروهی از دانشمندان آمریکایی با بررسی گونه‌ای پرنده کشف کردند که این پرنده از شش میلیون سال قبل می‌زیسته است،‌بنابراین اولین اوج پرواز پرندگان در این زمان انجام شده است. این پرنده که براساس منطقه محل سکونت خود نامگذاری شده است در آسمان منطقه <سولکاوا> در آرژانتین پرواز می‌کند. از آنجا که طول بال‌های این پرنده در حالت باز به هفت متر می‌رسد توانایی پرواز در ارتفاع واوج گرفتن را دارد. این پرنده در هر بار اوج گرفتن تا ارتفاع یک تا دو کیلومتر از سطح زمین صعود می کند و درهرروز تا 300 کیلومتر اوج می‌گیرد.

پنگوئن در گذشته غول پیکر و ساکن آبهای گرم بوده است

دانشمندان موفق شده‌اند فسیل پنگوئن غول‌پیکری را با قدمت 36 میلیون سال کشف کنند که منقار بسیار بزرگی داشته است. فسیل این پنگوئن 36 میلیون ساله که در بیابان <پرو> کشف شده است می‌تواند اطلا‌عات جدیدی در خصوص تکامل این پرونده در اختیار دانشمندان قرار دهد. بقایای فسیلی این جانور نشان می‌دهد که پنگوئن‌ها در گذشته غول پیکر، بلند قد و با منقار بزرگ بوده‌اند. این فسیل 5/7 متر ارتفاع دارد و از پنگوئن‌های امروزی که تا یک متر و 15 سانتی‌متر ارتفاع دارند،‌بلندتر است. براساس نتایج این کشف، این پنگوئن برخلا‌ف پنگوئن‌های امروزی ،‌تمایل به زندگی در آب‌های گرم داشته است. در حقیقت این پنگوئن در یکی از گرم‌ترین دوره‌های زمین شناسی زندگی می‌کرده است که در 10 میلیون سال قبل منجر به انقراض دایناسورها شده است. این کشف نشان می‌دهد که قدمت پنگوئن‌ها در حدود 30 میلیون سال بیشتر از آنچه است که تاکنون تصور می‌شد.

وال‌ها، خشک زیانی پستاندار شبیه گرگها و خرس‌ها بوده‌اند

برخی از دانشمندان معتقدند که وال‌ها پنجاه میلیون سال پیش زمین را برای زندگی در دریا ترک کردند، آنها دیرزمانی است که عقیده دارند، اجداد وال‌ها ، خشکی زیان پستانداری شبیه گرگ‌ها و خرس‌ها بوده‌اند. امروزه در یک ساحل باستـانی در مصر، محققان فسیل‌هایی را یافته‌اند که این ادعا را ثابت می‌کند. آنها استخوان‌های پا،‌زانو، مچ و پنجه کوچکی را کشف کرده اند که متعلق به 40 میلیون سال پیش والهاست. دانشمندان می‌گویند وال‌ها طی میلیون‌ها سال بعد، به تدریج پای خود را از دست دادند و امروز فقط باله جلویی آنها باقی مانده است. حتی دانشمندان به این نتیجه رسیده‌اند که برخی از انواع وال‌ها آواز می خوانند، آوازهایی که بین 6 تا 35 دقیقه طول می‌کشد و گاهی وقت‌ها یک وال تا 20 ساعت آواز می‌خواند. دانشمندان تا به حال آواز نوع نر را شنیده‌اند و حیوان نر تنها زمانی آواز می خواندکه تنها باشد. او ممکن است برای اینکه یک وال دیگر را به سوی خود دعوت کند آواز بخواند آواز او دارای صداهای مختلفی مانند خرناس، ناله ، گریه ، پچ پچ و صداهای گوناگون دیگر است.

منبع: آفتاب یزد

 

برای روز درختکاری

امیدوارم سگی را نوازش کنی
به پرنده ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی
وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می دهد.
چرا که به این طریق
احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان.

 

امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی
هرچند خُرد بوده باشد
و با روئیدنش همراه شوی
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.